"آئینه افغانستان" با یک ربع قرن خدمت پربار فرهنگی

نویسنده: داکتر سید عبدالله کاظم
تاریخ انتشار: 5 آگست 2014

دیروز طبق معمول همیشگی بیولتن”آئینه افغانستان” ارسالی جناب محترم داکترسید خلیل الله هاشمیان برایم رسید. وقتی پاکت را باز کردم، درصفحه اول نظرم را این عنوان بخود جلب کرد که با خط  درشت نوشته شده بود: «آخرین بیولتن و آخرین صحبت ژورنالیستی با هموطنان و افغانستان». با خواندن این جمله پیش از آنکه متن را بخوانم، مکث کردم و باخود گفتم که هر چیز دراین جهان از تمدنها گرفته تا زندگی انسانها نقطه آغاز و انجامی دارد وبا قبول این واقعیت به فکرگذشته های این نشریه افتادم که 25 سال قبل اولین شماره آن مجله  درماه قوس  1368 (دسمبر 1989) هنگامی بدستم رسید که خروج قوای مهاجم شوروی از افغانستان در تمام جهان سرزبانها بود. درهمین موقع مهم تاریخ کشور دو ماهنامه یکی “نامه خراسان” در شمال کالیفورنیا ودیگر”آئینه افغانستان” در جنوب کالیفورنیا تقریباً همزمان پا به عرصۀ وجود گذاشتند که نشراول الذکر پس از چند شماره متوقف گردید، ولی “آئینه افغانستان”  به همت والای مؤسس و ناشر آن ـ مرد دانشمند، پرکار، با احساس و وطندوست جناب داکتر سید خلیل الله هاشمیان (سابق استاد پوهنتون کابل) بدون وقفه از آنوقت تا امروز ادامه دارد که هیچ نشریه چاپی افغانی درهجرت تاحال دارای همچو سابقه طولانی نمیباشد.

ناشرآئینه هدف عمده مجله  را در آغاز شماره اول ضمن “عرض مرام”چنین وانمود کرده و نوشته بود که: « آئینه افغانستان به مقتضای عنوان خود افغانستان و واقعات و واقعیت های آنرا طوریکه هست، منعکس خواهد ساخت. این نشریه مستقل بوده به هیچ حزب و گروه سیاسی وابستگی ندارد و انشأ الله به منافع افغانستان و فرهنگ و ارزشهای والای افغانی متعهد خواهد ماند. آئینه افغانستان بین اقوام و قبایل و زبانها و مذاهب افغانستان ارزش مساوی قایل میباشد، افغانستان را وطن مشترک همه افغانها میداند و بهر افغان اعم از مرد و زن حق میدهد در سرنوشت آینده افغانستان و انتخاب رژیم و تشکیل دولت آن به اساس عنعنات ملی افغانی و موازین دیموکراسی و حقوق بشر سهم بگیرد، یگانه استثنا درین مورد کمونیستهای خلق و پرچم است که باید در برابر قدرت آزاد و مستقل مردم افغانستان قضاوت و محاکمه شوند و بعد از تصفیه حساب، حق سیاسی خود را مطابق به فیصله و قضاوت ملت دوباره بازگیرند». همچنان در جوار دیگر سخنان درعرض مرام  ناشر خطاب به هموطنان تصریح کرده بود که: «نظریات، پیشنهادات و انتقادات شما هموطنان در اصلاح و انکشاف آئینه افغانستان رهنمای ما شده میتواند. انتقادات شما را با ارتباط مسایل و منافع افغانستان ولو شامل تعرض شخصی باشد (اما بداخل چوکات ادب) آئینه وار منعکس می سازیم و انتقاد برخود را لبیک می گوئیم و استقبال مینمائیم، قلم بردارید و امتحان کنید».

آئینه افغانستان (از این به بعد با اختصار”آئینه” نامیده میشود) درطول عمر نشراتی خود گاهی ماه یکبار و گاهی هم دوماه یکبار بطور قطور(بیش از 150 صفحه بزرگ) نشر گردیده وچند شمارۀ آن باحجم کمتر و اندازه کوچکتر به شکل مجله پانزده روزه (در حدود80 صفحه) و هم دراین چند سال اخیر زیرنام “بیولتن” (درحدود 40 صفحه بزرگ) به نشر رسیده است. مطالب منتشره در آئینه یک قسمت به قلم ناشر و قسمت های دیگر بوسیله تعدادی ازنویسندگان، خبرگان، دانشمندان و ادبای کشور درهجرت نوشته شده  و اما زحمت تایپ، ترتیب و تنظیم، نشر و ارسال آن به آدرس علاقمندان و مشترکین بوسیله یک شخص یعنی موسس و ناشر آن استاد هاشمیان صورت گرفته است که پشت کار، علاقمندی و قبول زحمت او را با وجود کبرسن و مشکلات صحی و اقتصادی تاحال در وجود شخص دیگر کمتر میتوان سراغ کرد. قابل ذکر است که استاد هاشمیان همهء اینکار را بوسیله یک “ماشین تایپ” قدیمی،عادی و معمولی ساعت ها از صبح تا نیمه های شب تایپ و تصحیح  کرده و از کامپیوتر و وسایل چاپی جدید به دلیل نابلدی کمترکار گرفته و هیچکس او را در این وظیفه شاقه یاری نرسانیده است. خوشبختانه دریک سال اخیر او در “ریش سفیدی” تازه به شاگردی نشسته تا از وسایل و تکنالوژی جدید “وورد” بهره مند شود که هنوزهم دستش به آن چندان آشنا نشده است.

دراینجا با افتخاریادآور میشوم که بیش از25 مقاله من ازهمان آغاز در آئینه به چاپ رسیده و آئینه یگانه مجله مورد علاقه من تا سال 1995 بود و اما بعد بنابر دلائلی به نوشتن رساله های مستقل پرداختم و نیز مقالات خود را به سائر نشرات افغانی در هجرت که درآنوقت به تعداد شان افزوده شده بود، ارسال میداشتم. 

شاید پرسیده شود که انگیزه اینکار چه بود و چرا تاسال 1995؟ درجواب با اختصار باید گفت: هنگامیکه 8 ثور 1371 (28 اپریل 1992) رژیم خلقی ـ پرچمی در کشور سقوط کرد و حکومت تنظمی جای آنرا گرفت و ادامه جنگ های داخلی بوسیله تنظیمهای قدرت طلب بخصوص شهر کابل را به ویرانه تبدیل کرد،  من با عده ای از دوستان در شمال کالیفورنیا که از آینده کشور به سرکردگی تنظیم ها مایوس شده بودیم، دراوائل سال 1993 تصمیم گرفتیم تا فعالیت را جهت تشکیل یک حرکت سیاسی زیر نام «نهضت و حدت ملی» که تهداب اولی آن تحت همین نام  متعاقب کودتای ثور 1357 در کابل بوسیله یک تعداد استادان پوهنتون کابل گذاشته شده بود و این جریان در ماه سرطان آن سال کشف و همه اعضای مؤسس آن در پلچرخی زندانی شدند، بار دیگرآغاز نمائیم. مرامنامه  پس از نظرخواهی بیش از دوصد هموطن طی چندین نشست در منزل من تدوین و تصویب گردید و داکتر صاحب هاشمیان نیز به آن علاقه گرفت و متن مرامنامه [اساسنامه]  و شرح مبسوطی را تحت عنوان “حقایق و مطالبی در باره نهضت وحدت ملی افغانستان” از این قلم  در مجله آئینه به نشر رسانید.( برای شرح مزید در زمینه دیده شود: آئینه افغانستان، شماره 33، نوامبر 1993، از صفحه 30 الی 44)

 در15 جون1994 طی یک گردهمآئی بزرگ چندصد نفری مسمی به مجلس مؤسسان نهضت (منعقده شهر سن هوزه ـ شمال کالیفورنیا) این حرکت رسماً عرض وجود کرد و دراین مجلس اینجانب به حیث رئیس دارالانشأ و داکتر صاحب هاشمیان به حیث معاون آن با دوازده عضو دیگر دارالانشأ انتخا ب شدند (شرح مزید: آئینه افغانستان، شماره 39، آگست 1994، صفحه 14 الی 24). 

از آن به بعد تعداد اعضای این نهضت روزبروزدرحال افزایش بود و کارها به نحوی احسن پیش میرفت، تا آنکه طالبان در عرصه سیاست کشور ظهور کردند و جنگ های داخلی کسب شدت نمود.عروج طالبان شگافی را بین اعضای دارالانشای نهضت به وجود آورد و عده ای حمایت خود را از طالبان ابراز کردند که دراثر آن نهضت به یک بحران داخلی دچار گردید و ازهم پاشید. خوشحالم از اینکه جناب داکتر صاحب هاشمیان با بزرگواری که دارند،  پس از هژده سال طی سخنرانی دریک محفل بزرگ که به مناسبت قدردانی از خدمات دو استاد سابقه پوهنتون کابل در ماه جون 2013  در شهر فریمانت ازطرف “افغانی فرهنگی تولنه” دائر شده بود، ضمن یادآوری از”نهضت وحدت ملی” درباره انگیزه عمده ای ازهم پاشیدن آن به این حقیقت اعتراف کرد و گفت که : «دراین خبط همه مسئول هستیم: اعضای دارالانشأ بخاطر لجاجت شان برای برسمیت شناختن تحریک طالبان و داکتر صاحب کاظم از بابت عدم تحمل و کم حوصلگی دربرابر یک دارالانشأ “هشت رَخ ، نُه گرد” که ممثل ساختمان اجتماعی افغانستان بود». او در ادامه افزود:«بهرحال داکترصاحب کاظم بخاطر بصیرت سیاسی شان به ارتباط عجله در شناخت تحریک طالبان کریدت میگیرند، درحالیکه من بحیث افغانیکه از تحریک طالبان حمایت میکرده ام، از اعمال و کردار شان [طالبان] مایوس شده ام…»، چنانکه این مطلب با شرح بیشتر در شماره 18 بیولتن آئینه (مورخ 15 جون 2013) نیز به نشر رسیده است.

درارتباط با خدمات ارزنده داکتر صاحب هاشمیان به حیث مؤسس و ناشر آئینه و نیز به حیث یک نویسنده توانا باید گفت که محصول کار این شخصیت فرهیخته در 25 سال گذشته یک مجموعه با ارزشی است که به حیث میراث فرهنگی او به نسلهای بعدی انتقال می یابد وبرای محققان رویداد های ربع اخیر کشور یک مأخذ  خوب و قابل غور و تعمق میباشد که میتوان از ورای مقالات و نوشته های منتشره در آن به بسا حقایق تلخ و مصیبت بار این دوره ای پر از نشیب و فراز کشور پی برد. خوشحالم از اینکه جناب داکتر عبدالرحمن زمانی ـ یکی از مشتاقان و محققان عمیق مسائل تاریخ معاصر کشور اخیراً این زحمت را برخود هموار کرده است تا آیئنه را به شکل “دیجیتال” در بخش “آرشیف آثار علمی ، تحقیقاتی و معلوماتی حبیبه” در پورتال وزین “افغان جرمن آنلاین” ثبت و نشر نمایند تا از گزند روزگار به امان ماند و امکان دسترسی آن برای نسل های بعد میسر باشد. امید است این خدمت بزرگ فرهنگی را داکتر صاحب زمانی ادامه دهد.

باید گفت که آئینه از یکطرف معرف واقعات کشور است و ازطرف دیگر در بیان واقعات و بررسی مسائل شیوه خاص خود را دارد، بخصوص “رُک گوئی” در مطالب منتشره، چه از جانب ناشر و چه به وسیلۀ سائر نویسندگان محترم موجب شده تا عده ای به محتوای نشراتی آئینه سخت گرویده شوند و آنرا آئینه حقایق پندارند و اما تعدادی از آن ناراض بوده و انگشت اعتراض برآن گذارند. مسلماً این قضاوت بسیار طبیعی وعادی است و اگر چنین نباشد،  دنیا همه باید در یک رنگ خلاصه می شد و ذوق ها همسان می بود.

به نظرم همانطوریکه در آغاز قرن بیست محتوای “سراج الاخبار” با موجودیت “علامه محمود طرزی” گره خورده بود که بدون طرزی، سراج الاخبار و سراج الاخبار بدون طرزی عرض وجود نمیکرد، عین ارتباط در اخیر آن قرن بین “آئینه” و “هاشمیان” وجود دارد به این معنی که : بدون هاشمیان، آئینه و بدون آئینه، هاشمیان تبارز کرده نمی توانست، البته با تفاوتهای واضح در شرایط عصر و زمان و مندرجات هردو نشریه. سخن در این باره زیاد است و مجال کم، لذا با این مختصر بسنده کرده و در خاتمه از خداوند بزرگ برای دانشمند گرامی و دوست عزیز جناب داکتر هاشمیان طول عمر با صحت و سلامت آرزو میکنم و خدمات با ارزش ایشانرا در راه نشر مجلۀ وزین “آئینه افغانستان” قابل قدر دانسته و به زحمات ایشان طی این مدت ارج می گذارم. با احترام 

مقالات مرتبط

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت چهارم و آخر )

سال انتشار: سوم سپتمبر 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت سوم )

سال انتشار: دوم سپتمبر 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت دوم)

سال انتشار: 31 آگست 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت اول)

سال انتشار: 30 آگست 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت دهم و آخر)

سال انتشار: 25 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت نهم)

سال انتشار: 24 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت هشتم)

سال انتشار: 22 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت هفتم)

سال انتشار: 21 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد!

سال انتشار: 13 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت پنجم)

سال انتشار: 12 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت چهارم)

سال انتشار: 11 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت سوم)

سال انتشار: 10 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت دوم

سال انتشار: 9 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت اول)

سال انتشار: 8 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش ششم)

سال انتشار: 5 دسمبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش پنجم)

سال انتشار: 4 دسمبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش چهارم)

سال انتشار: اول دسمبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش سوم)

سال انتشار: 30 نوامبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش دوم)

سال انتشار: 28 نوامبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

اقتصاد جنگ و بحران پولی و مالی افغانستان از کودتای ثور تا سقوط طالبان - (بخش هشتم و آخر)

سال انتشار: 18 نوامبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem
A portrait image of Dr. Sayed Abdullah Kazem

داکتر سیدعبدالله کاظم

داکتر سیدعبدالله کاظم درماه جدی 1320 شمسی (جنوری 1942) در چارباغ ـ شهرکابل در یک خانواده سرشناس چشم به جهان گشود، بعد از فراغت از لیسه حبیبیه و پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل  درسال 1963 شامل کدر تدریسی آن پوهنحی گردید. در سال 1971 پس از اخذ درجه دوکتورا در«رشته اقتصاد و علوم اجتماعی» از اطریش (ویانا) به کشور عودت کرد و به حیث استاد در پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل مجدداً شروع به تدریس نمود. در سال 1973 به رتبه علمی «پوهندوی» ارتقا کرد ونخست به حیث آمر دیپارتمنت اقتصاد تصدی (رشته صنعت) و سپس از 1974 تا 1978 به حیث رئیس آن پوهنحی ایفای وظیفه کرد.

بعد از کودتای ثور با جمعی از استادان به تشکیل «حزب وحدت ملی افغانستان» پرداخت و متعاقباً با تعدادی از اعضای مؤسس آن حزب توسط حکومت خلقی ـ پرچمی گرفتار و برای مدت 19 ماه در پلچرخی زندانی شد. بعد از رهائی از زندان در اپریل 1980 به حیث آمر بانک ملی افغان به لندن رفت، ولی از اشغال رسمی وظیفه خودداری کرد وپس از دو ماه نخست به جرمنی و بعد به ایالات متحده امریکا پناهنده  شد. او ازاواخر 1981 تا اکنون  به ایالت کالیفورنیا در شهر «سن هوزه» اقامت دارد.