حکومتداری خوب !! ــ «افسانه سرمَگسَک»
نویسنده: داکتر سید عبدالله کاظم
پنج شش سالی بیش نداشتم که با جمعی از همسالان یگان شب بعد صرف غذا دور عمه ای بزرگوار که صاحب اولاد نبود و ما را بسیار دوست میداشت، حلقه می زدیم و از او میخواستیم تا برای ما افسانه بگوید. اوهم با وجود کهولت، حرف ما را به زمین نمی انداخت و یکی از افسانه هایش را با زبان شرین بیان میکرد. یکی از شب ها که عمه صاحبه کسالت مزاج داشت، ما طبق معمول از او خواستیم تا برای ما افسانه بگوید. او اینبار با افسردگی گفت : «خودم افسانه شده ام، مرا بگذارید!». ما مفهوم سخن او را در آنوقت نمی فهمید یم و باز هم اصرار میکردیم که برای ما افسانه بگوید. بالاخره مجبور شد و گفت : «خوب! من برایتان افسانه میگویم». همه خوشحال شدیم و سرتا پا گوش. او پرسید: «افسانه سرمگسک را برایتان بگویم؟»، همه با وجد تمام بیک صدا گفیتم : «بلی بلی»؛ گفت : «بلی بلی را یاد ندارم، افسانه سرمگسک را یاد دارم، بگویم؟» با التماس گفیتم: «بلی». بازهم این سؤال و جواب بارها ادامه یافت، تا آنکه حوصله ما سر رفت و یکی از بچه ها با جدیت و عصبیت گفت: «نی نی، نگوئید». عمه صاحبه با خونسردی گفت: «نی نی را یاد ندارم، یک افسانه سرمگسک یاد دارم، بگویم؟» با تکرار این وضع دیگر حوصله برای ما نماند وهمه با دلسردی و نارضایتی عمه را ترک گفتیم و هریک دنبال بازی خود رفتیم. مادرم که شاهد این وضع بود و آهسته آهسته به حال سرگیچه شدن ما طفلان می خندید ، به عمه ام گفت: «ماشأالله! خوب ترتیب خود را از شر بچه ها خلاص کردی که دیگرهیچگاه آنها مزاحمت قصه گفتن را برایت ایجاد نخواهند کرد».
اکنون بر میگردم به افسانه سرمگسک «حکومتداری خوب» که جامعه بین المللی از چند سال بدینسو در هر محفل و هر دیدار از زعمای کشور با اصرار آنرا مطالبه میکند و حکومت افغانستان نیز به آنها وعده میدهد. این درخواست آنقدر تکرار شده که شباهت با تقاضای ما بچه ها و جواب عمه صاحبه ای ما پیدا کرده است، به این شرح که :
به قول منبع خبری «تاند» (1)، قرار است در ماه جولای امسال یک کنفرانس بین المللی دیگر در توکیو برگزار شود که در آن: « جامعه جهانی برای بخش انکشافی، سرمایه گذاری، زیربناها، انرژی، خدمات و حکومتداری خوب همکاری های خویش را برای افغانستان اعلام خواهد کرد». برای تدارک مقدمات این کنفرانس منبع خبری می افزاید که : «گردهمآئی بین الوزارتی در مورد حکومتداری خوب به اشتراک هدایت امین ارسلا وزیر مشاور ارشد رئیس جمهور، عمر زاخیلوال وزیر مالیه، اشرف غنی احمد زی رئیس کمسیون پروسه انتقال امنیتی، شماری از وزرای کابینه و نماینده های کشورهای کمک کننده و سازمانهای خیریه برگزار شد».
منبع خبری فوق سخنان کوتاه «ارشد الوزرا» و دیگر اراکین دولت را که در جلسه «بین الوزارتی» راجع به «حکومتداری خوب» ارشاد فرموده اند، نقل قول کرده چنین می نویسد:
آقای احمد زی: «یازده ولایت در پنج هفته آینده تحت پوشش پروسه انتقال مسؤلیت از نیروهای خارجی به نیروهای امنیتی افغان قرار میگیرد… حکومتداری خوب برای کامیابی پروسه انتقال یک فرصت است… جامعه جهانی باید دولت افغانستان رادراین راستا همکاری نماید».
آقای امین ارسلا: «حکومتداری خوب در کشور در تأمین امنیت، انکشاف اقتصادی و راه اندازی پروژه های انکشافی نقش مهم دارد… هرگاه در کشور حکومتداری خوب به وجود بیاید، آن وقت میتوانیم مانند دیگر کشورها، بسیار زود پیشرفت کنیم… مصمم هستیم برنامه منظم مدیریتی را بخاطر حکومتداری خوب به راه بیندازیم».
عمر زاخیلوال: «اگر در کشور حکومتداری خوب نداشته باشیم، پس نمیتوانیم که در کشور امنیت را تأمین نمائیم، پروژه های بزرگ انکشافی را راه اندازی نمائیم و در نتیجه نمی توانیم که اقتصاد کشور را بر پا استاده نمائیم…. حکومتداری مهمترین تقاضای مردم و حکومت است که دربرگیرنده تمام برنامه ها میباشد…. دست آوردهای وزارت ها در کنفرانس بین المللی توکیو انعکاس داده میشود و همچنین بالای تعهد همکاری های دوامدار کشورهای جامعه جهانی نیز تأکید همه جانبه صورت میگیرد».
کشفیات این دولتمردان در مورد اهمیت «حکومتداری خوب» قابل تعجب است که بعد از ده سال حالا به این رمز مهم و حیاتی پی برده اند و میگویند که «بدون حکومتداری خوب نمیتوان کاری را به پیش برد». نمیدانم که در ک این موضوه چرا اینقدر وقت را گرفت که بعد از ده سال به کشف آن موفق شدند؟ اگر ده سال قبل از یک طفل روی سرک پرسیده میشد، عین جواب را میداد که امروز دلتمردان با نام و نشان ما آنرا بیان میکنند. دراین ارتباط هرکس از خود می پرسد: دردولتی که در مجموع تا حلق در فساد اداری غرق است، چگونه میتوان موضوع انتقال مسؤلیت را از نیروهای خارجی به نیروهای امنیتی افغان مطرح ساخت و از آینده آن امیدوار بود؟؟ کدام دست آوردهای وزارت ها را میتوان به کنفرانس بین المللی توکیو انعکاس داد، درحالیکه اکثریت وزارتها نتوانسته اند نصف تخصیصیه های بودجوی خود را در سال گذشته مالی به مصرف برسانند؟؟
با توجه به گفته داکترعزیز لودین رئیس عمومی اداره عالی مبارزه با فساد اداری : «قدم اول برای مبارزه جدی علیه پدیده فساد اداری، داشتن یک اراده سیاسی قوی برای از بین بردن فساد اداری بوده است… اما عدم جدیت لازم در تطبیق احکام قانون و بعضاً برخورد ترجیحی با مجرمین نیز مسأله بوده است که نمیتوان از آن چشم پوشی نمود. درحال حاضر اکثر انتقادها نیز از این ناحیه صورت میگیرد که چرا افرادی که فساد شان آشکار است، در داخل و خارج از چنگال قانون و محکمه افغانستان محفوظ میباشند… باید این اراده قوی در وجود مسؤلین سطوح بالایی نظام ما به وجود آید تا بپذیرند که هیچ کس نمی تواند بالاتر از قانون باشد… معافیت از مجازات، معافیت از تعقیب عدلی و قضائی باید خاتمه یابد.. ولی متأسفانه درحال حاضر قانون فقط بالای افراد بی واسطه تطبیق میگردد و افراد فاسد زورمند با داشتن پشتوانه های سیاسی عملاً از تعقیب عدلی و قضائی مصئون و همچنان به غصب اموال عمومی و سؤ استفاده از بیت المال مصروف اند…».(2)
آقای امین ارسلا ـ «ارشد الوزرا» در روز جهانی مبارزه علیه فساد اداری خود به صراحت گفت که : «حکومت افغانستان مسؤلیت دارد تا برای حکومتداری سالم و مبارزه علیه فساد اداری باید ستراتژی ها و پلانهای خوب و گامهای جدی بردارد، لیکن مهم این است که این پروگرامها و ستراتژی ها چطور تطبیق می شوند؟» او اعتراف کرد که: «از جمله 178 مملکت، کشور ما یک صد هفتاد و هفتمین هست، یعنی که صرف یک کشور از لحاظ فساد اداری از ما خرابتر است و آنهم سومالیا است که همه می دانید که حتی حکومت ندارد».(3)
دراین حال از این دولتمردان با فضل و کمال باید پرسید که شما گردانندگان اصلی و پرقدرت حکومت هستید، بناً مسؤلیت «حکومتداری خوب» مستقیماً وظیفه شما است، پس از کی میخواهید که اینکار را برای شما انجام دهد؟؟ اگر از عهده اینکار بدر آمده نمی توانید، پس بگذارید به کسانیکه از عهده آن بدر شده میتوانند. شما در این ده سال نه تنها گامی بسوی حکومتداری خوب نگذاشته اید، بلکه هر روز وضع بدتر و بدتر از روز پیشتر میشود و شما هنوز هم همان « افسانه سرمگسک» را تکرارمیکنید که درنتیجه ای آن هم خود، هم مردم و هم جامعه جهانی را سرگیچه ساخته اید تا راه فرار را بر قرار ترجیح دهند.
تا چه وقت شما وظیفه و مسؤلیت های خود را بدوش جامعه جهانی می اندازید و خود در «غندی خیر» به تماشای بدبختی های ملت نشسته و هر روز یک فرمان بدون اجرأ صادر میکنید؟؟ تاچه وقت با تدویر کنفرانسهای بین المللی و بین الوزارتی با هزار حیله و نیرنگ از جامعه جهانی طالب حمایت پولی و مالی میگردید؟؟ جامعه جهانی به کدام امید با چنین حکومت غرق در فساد کمک کند؟؟ مسلم است که : حکومت «فاسد» مشخصاً معنی «حکومتداران فاسد» را افاده میکند، لذا ارشادات غیر مسؤلانه شما واپس به خود شما بر میگردد و بی کفایتی دستگاه شما را برملا می سازد.
مآخذ:
1 ــ گزارش خبری «تاند» ، مورخ 20 مارچ 2012، منتشره اخبار افغان جرمن آنلاین
2 ــ بیانیه داکتر عزیز الله لودین به مناسبت روز جهانی مبارزه علیه فساد اداری، منتشره مجله فوق العاده «شفافیت»، مورخ 9 دسمبر 2011، صفحه 17 و 18
3 ــ بیانیه هدایت امین ارسلا به مناسبت روز جهانی مبارزه علیه فساد اداری ، منتشره مجله «شفافیت»، صفحه21 و 22
مقالات مرتبط
امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت چهارم و آخر )

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت سوم )

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت دوم)

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت اول)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت دهم و آخر)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت نهم)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت هشتم)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت هفتم)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد!

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت پنجم)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت چهارم)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت سوم)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت دوم

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت اول)






اقتصاد جنگ و بحران پولی و مالی افغانستان از کودتای ثور تا سقوط طالبان - (بخش هشتم و آخر)


داکتر سیدعبدالله کاظم
داکتر سیدعبدالله کاظم درماه جدی 1320 شمسی (جنوری 1942) در چارباغ ـ شهرکابل در یک خانواده سرشناس چشم به جهان گشود، بعد از فراغت از لیسه حبیبیه و پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل درسال 1963 شامل کدر تدریسی آن پوهنحی گردید. در سال 1971 پس از اخذ درجه دوکتورا در«رشته اقتصاد و علوم اجتماعی» از اطریش (ویانا) به کشور عودت کرد و به حیث استاد در پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل مجدداً شروع به تدریس نمود. در سال 1973 به رتبه علمی «پوهندوی» ارتقا کرد ونخست به حیث آمر دیپارتمنت اقتصاد تصدی (رشته صنعت) و سپس از 1974 تا 1978 به حیث رئیس آن پوهنحی ایفای وظیفه کرد.
بعد از کودتای ثور با جمعی از استادان به تشکیل «حزب وحدت ملی افغانستان» پرداخت و متعاقباً با تعدادی از اعضای مؤسس آن حزب توسط حکومت خلقی ـ پرچمی گرفتار و برای مدت 19 ماه در پلچرخی زندانی شد. بعد از رهائی از زندان در اپریل 1980 به حیث آمر بانک ملی افغان به لندن رفت، ولی از اشغال رسمی وظیفه خودداری کرد وپس از دو ماه نخست به جرمنی و بعد به ایالات متحده امریکا پناهنده شد. او ازاواخر 1981 تا اکنون به ایالت کالیفورنیا در شهر «سن هوزه» اقامت دارد.