صادق عالمیار درهالند به جرم قتل عام "کرهاله" بازداشت شد!

نویسنده: داکتر سید عبدالله کاظم
تاریخ انتشار: 31 اکتوبر 2015

خون ناحق دست از دامان قاتل برنداشت

دیده باشی لکه های دامن قصاب را

مختصری از گزارش:

همین ساعتی قبل وقتی صفحه تحلیل ها را در این پورتال وزین باز کردم، نظرم به گزارشی افتاد با این عنوان: “یک تبعۀ افغان متهم به جنایات جنگی در شهر روتردام بازداشت گردید”؛ فوری به خواندن آن پرداختم که به این متن آغاز شده بود: «بتاریخ 27 اکتوبر سال 2015 که مصادف است به 5 عقرب 1394، پولیس هالند یکتن افغان 64 ساله را که به صادق.ع مسمی بوده و دارنده تابعیت هالندی میباشد، درمحل اقامتش درشهر “روتردام” مورد باز داشت قرار داد. موصوف متهم به ارتکاب جنایات جنگی است که در سال 1979 میلادی مصادف به 1358 هـ.ش. در افغانستان بوقوع پیوسته است. گفته میشود که آقای صادق .ع که درآن زمان به حیث قوماندان قطعه 444 کوماندوی اردوی افغانستان ایفای وظیفه می نمود، بتاریخ 20 اپریل سال 1979، مصادف به 31 حمل 1358 هـ.ش. در واقعه قتل و قتال که در حوالی و نواحی منطقه “کرهاله” مربوط اسعد آباد ولایت کنر صورت گرفته، سهیم بوده است.»

درادامه گزارش آمده است که: «قطعه کوماندو تحت قومانده آقای صادق .ع در قتل و قتال های متعدد سهیم بوده و گفته میشود که نامبرده شخصاً فیر نموده است. این قطعه خاص رژیم قبلی کمونیستی تحت قومانده شخص متهم احتمالاً در قلع و قمع حمله مجاهدین بالای محلات مربوط به اسعد آباد در شب 19/20 اپریل 1979، مصادف به 31/30 حمل 1358 سهم داشته است. به تعقیب حمله کرهاله گفته شده است که نظامیان دولتی تعداد کثیری از مردان و جوانان مسکون در قریه متذکره را از منازل شان بیرون آورده و با ضرب گلوله به قتل رسانیده اند. گفته میشود که عده ای از افراد مذکور جابجا باضرب گلوله به قتل رسانیده شده و باقی را عساکر به محل دیگری انتقال داده و در آنجا به قتل رسانیده اند……پس از قتل و قتال مذکور، زنها و اطفال باقیمانده منطقه کرهاله را ترک گفتند و منازل شان سالیان دراز خالی باقی ماند.»

گزارش می افزاید: «با تهاجم اتحاد شوروی بر افغانستان در ماه دسمبر 1979 دولتی که آقای صادق .ع  درآن ایفای وظیفه مینمود، با سقوط مواجه شده و آقای صادق .ع زندانی گردید. با تغییر جو سیاسی در سال 1371 (1992) در افغانستان آقای صادق.ع  از زندان آزاد گردید. موصوف در سالهای 1990 [یعنی  مدتی پس از رهائی از زندان وارد هالند شده، پس از اخذ پناهنگی سیاسی، تابعیت هالند را کسب کرد.»

قتل عام “کرهاله”:

قیام مردم کنر و تقریباً هم زمان با آن قیام بزرگ هرات ازجملۀ اولین حرکت های نظامی مهم علیه رژیم خلقی و آغاز گر قیامهای دیگر در کشور محسوب میشوند که هریک بذات خود دارای اهمیت بسزا میباشند. در مورد قیام کنر که منجر به قتل عام در قریۀ «کرهاله» گردید، به اساس گزارشهای مستند که توسط مؤسسۀ « پروژه دادخواهی افغانستان» در کشور هالند تحقیقات بعمل آمده و راپور مقدماتی آن تحت عنوان «سوابق جنایات جنگی و مرحله عبور سیاسی افغانستان» در اوائل اکتوبر2004 بار اول به نشر رسیده است، مطالبی مهمی را بیان میکند.(1)

ناگفته نماند که با نشر راپور مذکوراینجانب با کمک دوست گرامی جناب محمدنعیم مجددی تصمیم گرفتیم تا این اثر مهم را به سرعت از انگلیسی ترجمه و آنرا در معرض مطالعۀ هموطنان عزیز قرار دهیم. همان بود که این راپور مقدماتی را درظرف سه هفته مشترکاً ترجمه کردیم و درختم آن ماه اینجانب آنرا تحت عنوان «جنایات دیروز ـ دادخواهی امروز» درکالیفورنیا به طبع رسانیدم که بزودی نایاب شد. بعداً چاپ دوم آنرا در صد صفحه در جنوری 2006 در کابل با تیراژ هزار کاپی چاپ کردم(2) ؛ در اواخر سال 2005 مؤسسۀ «پروژه دادخواهی افغانستان» راپور مکمل تر آنرا با اضافات بیشتر به نشر سپرد.(3)اینک توجه را به موضوع قتل عام «کرهاله»  با استناد از راپور مقدماتی فوق الذکر (چاپ دوم، صفحه 29 ـ 31) جلب میدارم:

(شروع راپور) :

«اوائل سال 1979 مقاومت سازمان یافته دربرابر حزب دموکراتیک خلق (ح.د.خ.ا) پیشرفت قابل ملاحظه کرد و حوالی ماه مارچ بود که نیروهای مقاومت مردمی، مشهور به مجاهدین  ـ همه مراکز ولایت کنر را تصرف کردند؛ تنها اسعد آباد مرکز ولایت کنر زیر کنترول ح.د. خ .ا قرار داشت. دراینوقت دگروال شهنواز شیوانی (از پکتیا) والی کنر بود. قوای مجاهدین حملات شدید و مداوم را بر شهر اسعد آباد شروع کردند و قوای دولتی را به محاصره کشانیدند. قوای دولتی با کابل در تماس شد و تقاضای هرچه زودتر کمک نظامی نمود. قطعۀ عسکری مهمی که در مقابله با نیروی مقاومت از کابل اعزام شد، قطعه کوماندوی نمبر 444 و قطعۀ دیگر از قوای 11 هر دو تحت فرماندهی صادق عالمیار بود.

طبق اظهارات شاهدان عینی که توسط پروژه دادخواهی افغانستان مصاحبه شده اند، در شب پانزدهم حوت 1357 شمسی مطابق 6 مارچ 1979 [در مورد تاریخ رویداد در راپور اشتباه صورت گرفته است، تاریخ دقیق آن روز جمعه 30 حمل 1358، مطابق 20 اپریل 1979 میباشد] قوای بزرگ مردم (مجاهدین کنر) که از درۀ پیچ آمده بودند، ازطرف شرق اسعد آباد حمله کردند و از راه  قریۀ «کرهاله» که در جوار شرقی اسعدآباد موقعیت دارد، به شهر داخل شدند. آنها توانستند دربین پوسته های دفاعی در خارج شهر رخنه کرده بر قرارگاه های ولایتی حمله کنند، ولی نتوانستند برقطعات مهم نظامی دولتی فایق شوند، لذا فردای آنروز به عقب نشینی مجبور شدند. قوای دولتی منطقه را با سیمهای خاردار احاطه کردند و یک عده مجاهدین را که درحال عقب نشینی بودند، درحومه های شهر، خاصتاً در قریه کرهاله غافلگیر نمودند. صادق عالمیار و همدستان او به فوریت به آنجا رسیدند و باهدف انتقام جوئی از مجاهدین، دستور عملیات تصفیوی را صادر کردند.

قوای دولتی به تلاشی و پالیدن خانه به خانه در قریۀ کرهاله آغاز کردند و مردم را به یک گردهمآئی عمومی که در فضای آزاد مشرف به کرانۀ دریا بود، فرا خواندند. این محل نزدیک پلی که کرهاله را به اسعدآباد وصل میکند، قرار داشت. به اساس شهادت شاهدان، قتل عام بزرگ کرهاله طی همین گردهمآئی عمومی و زمانی رخ داد که صادق عالمیار عساکرش را وادار ساخت تا نخست جمعیت مردم را محاصره کنند و بعد امر داد که بدون تفریق بر آن جمعیت آتش بکشایند. شاهدان عینی میگویند که صادق عالمیار و همدستان او بعداً با استفاده از بلدوزر جهت حفر یک گودال بزرگ  قربانیان حادثه را درآن جا دفن کردند. بنابر گفتۀ شاهدان، بسیاری از مدفونین فقط زخم برداشته و اما نمرده بودند، ولی آنها را زنده بگور کردند. این قبردسته جمعی بزرگ هنوزهم در آنجا قابل رویت است.

دراین حادثه به عساکری که عملیات تلاشی را درنواحی مسکونی بعهده داشتند، امر شده بود تا حین پالیدن خانه ها هرکسی که روبروی شان بیاید، براو فیر نمایند. عساکر نیز بدون استثنی از این امر اطاعت کرده و تعداد کثیر اهالی ملکی را به قتل رسانیدند. برطبق اظهارات شاهدان عینی عده زیاد زنان، اطفال و سالمندان حین عملیات تلاشی خانه ها کشته شدند و اینهم در حالی بود که بیشتری تلفات را مردم غیرنظامی متحمل شده و تنها یکعده که از این حادثه جان به سلامت بردند، به پاکستان فرار کردند.

هم اکنون دوقبر دسته جمعی از قربانیان این عملیات که تاهنوز باز نشده است، درنواحی مسکونی فوق موجود اند. راپورهای وارده میرساند که تعداد کشته شدگان این حادثه از یک هزار تن بالغ میگردد. شاهدانیکه با پروژه دادخواهی افغانستان مصاحبه کرده اند، اشخاص ذیل را مسئول مستقیم پلانگذاری و اجرای این قتل عام تشخیص داده اند:

1 ـ جگړن صادق عالمیار، قوماندان قطعه کوماندو نمبر 444 که گمان میرود موصوف از اوائل سال 2004 در کشور هالند بسرمی برد،

2 ـ جگړن بهرام الدین، افسر لوای 11 و قوماندان عملیاتی کنر که موصوف بعداً در قیام جلال آباد کشته شد،

3 ـ جگړن گل رنگ، افسر لوای 11 که فعلاً در کویته و پشاور زندگی دارد.

شهادت شهود بصورت قاطع نشان میدهد که والی ولایت دراین قتل عام دخالت نداشته و درواقع مرتکبین این واقعه والی را از مداخله در امور شان مانع شده بودند. معلوم میشود که در اعطای دستور قتل عام به افسران، ادارۀ سیاسی اردو نقش داشته است. ناگفته نماند که این قتل عام وقتی رخ داد که تغییرات عمیق در داخل اردو رویدست بود، چنانچه افسران مسئول این حادثه همه به جناح خلق ح.د.خ. تعلق داشتند. صادق عالمیار مخصوصاً از اعتماد کامل حفیظ الله امین معاون شورای انقلابی برخوردار بود و برادرش صدیق عالمیار یکی از وزرای مقتدر کابینه در آنوقت بود.» (پایان متن برگرفته از راپور)

هنگامیکه لست پنجهزار نفری شهدای بی کفن و بی مزار وطن در اکتوبر 2013 به نشر رسید، اینجانب در مورد قتل عام کرهاله  با اقتباس از ترجمه راپور مستند “پروژه دادخواهی افغانستان” که شرح آن در فوق تذکار یافت، مقالۀ نوشتم که  بتاریخ 30 اکتوبر 2013 در این پورتال اقبال نشر یافت.  به تعقیب آن محترم جناب رحمت آریا مقالۀ خود را تحت عنوان “کرهالۀ خونین هنوز فریاد می زند” بتاریخ اول نوامبر 2013 در این پورتال به نشر سپرد و اما گزارش مبسوط  محقق محترم جناب داکترعبدالرحمن زمانی موضوع را با جزئیات آن مستند با مآخذ متعدد و تصویر های مهم از محل و همچنان معرفی بعضی از شاهدان عینی که از حادثه جان به سلامت برده بودند، در 11 صفحه بتاریخ 7 نوامبر 2013 در همین پورتال وزین منتشر کرد که یکی از موثق ترین گزارش های مستند در زمینه محسوب میشود. (برای مراجعه به این مقالات  به آرشیف نویسندگان در این پورتال زیر نام هریک نویسنده مراجعه شود).

راجع به شخصی که در گزارش به اسم “صادق .ع” آمده است، باید تصریح کرد که او همانا  “صادق عالمیار” است که دربارۀ جنایاتش فوقاً اشاره شد. او یکی از جملۀ سه برادر با تخلص “عالمیار” میباشد، هریک بنامهای محمد صدیق، محمد صادق و محمد عارف  که هرسه از منسوبین حزب دموکراتیک خلق افغاستان، شاخۀ خلق و از هواداران و سرسخت حفیظ الله امین بودند. آنها مکتب را در زادگاه شان قریه سیدخیل ـ جبل السراج ولایت پروان خوانده و بعد در کابل ادامه تحصیل دادند . صدیق عالمیار در اپریل 1979 به حیث وزیر پلان گماشته شد و بعد از سرنگونی حفیظ الله امین او برادرش عارف عالمیار ظاهراً به جرم دست داشتن به قتل میراکبر خیبر بتاریخ 14 جولای 1980 در دوره ببرک کارمل محکوم به اعدام گردیدند.  صادق عالمیار زندانی شد و پس از سقوط رژیم نجیب در 1992 از زندان رها و مدتی بعد به هالند رفت و پناهنده سیاسی  شد و تا اکنون در آن کشور به حیث یک تبعه هالندی در شهر “روتردام” اقامت دارد.

در گزارش منتشره امروز دراین پورتال آمده است که: «هالند آرزو ندارد مکان امنی باشد برای جنایتکاران جنگی و مصمم است که قدمهایی در جهت مبارزه علیه معافیت از مجازات در عرصۀ جنایات بین المللی بردارد، چنانچه مبارزه علیه معافیت از مجازات هم برای جامعه افغانی و هم خارج از آن دارای اهمیت بسزا میباشد. معافیت از مجازات متضمن استمرار و ادامه معضله و جنگ میباشد. به همین ملحوظ تیم مبارزه علیه جنایات بین المللی پولیس هالند مصرانه تلاش می ورزد تا در راستای کشف و تعقیب جنائی جنایتکارا ن جنگی سعی نماید، حتی اگر بخاطر انجام این امرسالها ضرورت باشد.»

به حیث یک افغان مهاجر و کسیکه 21 ماه زجر زندان خلقی و پرچمی را دیده و مثل هزارها زندانی فشار های آنرا متحمل شده ام، این اقدام پولیس جنائی هالند را قابل قدر دانسته و امید میکنم تا قضیۀ سائر متهمان این جنایات را در آن کشور مورد تعقیب قرار دهند، البته قبل از آنکه آنها به مرگ طبیعی بمیرند. آنها باید جزای ظلم و کشتار خود را دراین جهان نیز ببینند تا دیگران از آن پند و عبرت گیرند. امید است سائر کشورهای جهان از این اقدام بشرخواهانه و عادلانه مقامات عدلی کشور هالند بیاموزند و همچو اشخاص جنایت پیشه را به محاکمه بکشانند. (درود به روان پاک همه شهدای وطن)

مآخذ:

 1-The Legacy of War Crimes and the Political Transition in Afghanistan (The Afghanistan Justice Project), Oct.4th,2004                                       

2 ـ  کاظم، داکترسیدعبدالله: «جنایات دیروز، دادخواهی امروز»، ترجمه دری راپور مقدماتی پروژه دادخواهی افغانستان، چاپ دوم، کابل، جنوری 2006 

3-War Crimes and Crimes against Humanity : 1978 –2001                                             

Documentation and analysis of major patterns of abuse in the war in Afghanistan,

 (The Afghanistan Justice Project)                                                                        

 

مقالات مرتبط

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت چهارم و آخر )

سال انتشار: سوم سپتمبر 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت سوم )

سال انتشار: دوم سپتمبر 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت دوم)

سال انتشار: 31 آگست 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت اول)

سال انتشار: 30 آگست 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت دهم و آخر)

سال انتشار: 25 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت نهم)

سال انتشار: 24 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت هشتم)

سال انتشار: 22 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت هفتم)

سال انتشار: 21 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد!

سال انتشار: 13 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت پنجم)

سال انتشار: 12 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت چهارم)

سال انتشار: 11 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت سوم)

سال انتشار: 10 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت دوم

سال انتشار: 9 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت اول)

سال انتشار: 8 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش ششم)

سال انتشار: 5 دسمبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش پنجم)

سال انتشار: 4 دسمبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش چهارم)

سال انتشار: اول دسمبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش سوم)

سال انتشار: 30 نوامبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش دوم)

سال انتشار: 28 نوامبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

اقتصاد جنگ و بحران پولی و مالی افغانستان از کودتای ثور تا سقوط طالبان - (بخش هشتم و آخر)

سال انتشار: 18 نوامبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem
A portrait image of Dr. Sayed Abdullah Kazem

داکتر سیدعبدالله کاظم

داکتر سیدعبدالله کاظم درماه جدی 1320 شمسی (جنوری 1942) در چارباغ ـ شهرکابل در یک خانواده سرشناس چشم به جهان گشود، بعد از فراغت از لیسه حبیبیه و پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل  درسال 1963 شامل کدر تدریسی آن پوهنحی گردید. در سال 1971 پس از اخذ درجه دوکتورا در«رشته اقتصاد و علوم اجتماعی» از اطریش (ویانا) به کشور عودت کرد و به حیث استاد در پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل مجدداً شروع به تدریس نمود. در سال 1973 به رتبه علمی «پوهندوی» ارتقا کرد ونخست به حیث آمر دیپارتمنت اقتصاد تصدی (رشته صنعت) و سپس از 1974 تا 1978 به حیث رئیس آن پوهنحی ایفای وظیفه کرد.

بعد از کودتای ثور با جمعی از استادان به تشکیل «حزب وحدت ملی افغانستان» پرداخت و متعاقباً با تعدادی از اعضای مؤسس آن حزب توسط حکومت خلقی ـ پرچمی گرفتار و برای مدت 19 ماه در پلچرخی زندانی شد. بعد از رهائی از زندان در اپریل 1980 به حیث آمر بانک ملی افغان به لندن رفت، ولی از اشغال رسمی وظیفه خودداری کرد وپس از دو ماه نخست به جرمنی و بعد به ایالات متحده امریکا پناهنده  شد. او ازاواخر 1981 تا اکنون  به ایالت کالیفورنیا در شهر «سن هوزه» اقامت دارد.