نباید به دموکراسی نوپا درکشور صدمه زد!

نویسنده: داکتر سید عبدالله کاظم
تاریخ انتشار: 24 اپریل 2014

یکی از گفته های ماندگار وینستن چرچیل که ظاهراً تعجب آور معلوم میشود، اینست که می گفت: «دموکراسی بدترین نظام است، اما تاکنون نظام بهتر از آن درهیچ جای جهان تجربه نشده است». بدون شک یکی از مؤلفه های بسیار مهم و بازر دموکراسی همانا انتخابات یعنی «رجوع به آرای مردم» است که نحوه ای اجرای آن چه به شکل مستقیم و یاغیرمستقیم دراکثرقوانین کشورهای جهان با سه مشخصۀ کلی بطور «آزاد، عادلانه و شفاف» بازتاب یافته است.

اینکه چرا چرچیل دموکراسی را «بدترین» نظام پنداشته و اما جهان در دنبال آن میرود، سؤالیست که جواب آنرا میتوان در تبلور دموکراسی از طریق انتخابات در دو مرحله مورد بررسی قرار داد: یکی درنحوه اجرای انتخابات و دیگر در نتایج حاصلۀ آن، یعنی تاچه حد انتخابات دریک مورد خاص دریک کشوربطور«آزاد، عادلانه و شفاف» صورت گرفته میتواند و دیگر اینکه آیا بطور کل منطقی خواهد بود که با تفاوت بسیار اندک یکی برنده و دیگری بازنده اعلام شود؟ 

به یقیین که عمق نظر چرچیل مبنی بر «بد» بودن دموکراسی از همین دو سؤال ریشه میگیرد، زیرا تا جائیکه در اکثر نقاط جهان  درگذشته و حال دیده شده ازیکطرف رعایت کامل سه اصل «آزادی، عادلانه و شفاف» بودن انتخابات طور لازم درعمل مورد شک و تردید قرار دارد و ازطرف دیگربا تفاوت بسیار کم رأی (مثلاً 51 فیصد و 49 فیصد) یک جانب همه  امتیاز را صاحب میشود و جانب دیگر  با دست خالی از میدان بیرون میگردد. اینجاست که بازنده ناگزیراست همچو نتیجه را قبول کند، زیرا راه دیگر ندارد وبدیل دیگر بهتر از آن تاهنوز در دست نیست. این وضع یک نقیصۀ ذاتی را درانتخابات بیان میکند که دراثر آن همه زحمات بازنده با اندک تفاوت رأی به هدر میرود. برای رفع و دفع این نقیصه گفته میشود که بازنده انتخابات میتواند به حیث اپوزسیون در دوره بعدی برای کسب اکثریت بکوشد.  

 

 درقانون انتخابات افغانستان (ماده دوم ـ بند 1) آمده است که انتخابات بطور کل به شکل «آزاد، عمومی، سری، مستقیم، عادلانه و شفاف» صورت میگیرد، اما طوریکه دیده میشود که ازجمله  مشخصه های فوق سه موضوع یعنی انتخابات «آزاد، عادلانه و شفاف» همین اکنون در انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی به یکی از مباحث داغ و جنجال برانگیز تبدیل شده است. گفته میشود که انتخابات جاری مثل دوره های قبلی طوری صورت گرفته که آزادی عده ای از افراد در ابراز رأی شان بیشترتحت نفوذ گروه های زورمند و اشخاص وابسته به آنها قرار داشته و این عده بوسیله همین گروه ها و اشخاص جهت رأی دهی به یک کاندید مشخص به پای صندوقهای رأی آورده شده اند که دراین حالت اصل آزادی رأی به نحوی مصدوم گردیده است. علاوتاً به استناد اعلامیه های رسمی به دلیل نا امنی و یا مشکلات دیگر تعدادی از مراکز و محلات رأی دهی مسدود اعلان شده و مردم آن محلات از حق رأی دهی محروم مانده اند که این مشکل بر اصل «عمومی» بودن انتخابات صدمه رسانیده است و ضمناً کمبود برگه ها یا ورقه های رأی دهی در بعضی محلات کسانیرا که در محل رأی دهی حاضر بودند، نیز از حق رأی محروم ساخته و این وضع «عادلانه» بودن انتخابات را نیز خدشه دار ساخته است. ازهمه مهمتر موضوع «شفافیت» انتخابات است که  انواع تقلب، تخلف و تخطی ها با نمونه های مشخص آن تبر کسانیرا دسته داده است که میخواهند دلیل کم رأی آوردن خود را با آن توجیه کنند و یا کسانیرا که اساساً به راه اندازی انتخابات موافق نبوده و میخواهند با تحریف ذهنیت عامه اصل «مشروعیت» این پروسه را زیر سؤال ببرند و بدانوسیله به تداوم قدرت بپردازند و نیز عده ای اینکار را بطور «دستوری» انجام میدهند، آنهم ازطریق نفوذ کشورهای ذیعلاقه، بخصوص همسایه ها که از رفتن افغانستان بسوی یک دموکراسی ولو«نیم بند» خشنود نمی باشند.

 

به هرحال دموکراسی با تمام این مشکلات و خلاهای آن بازهم یگانه راه و وسیلۀ است که جهان امروز تاکنون بدیل بهتر از آنرا سراغ ندارد و خواهی نخواهی باید بدنبال آن رفت و کوشید که نواقص آنرا اصلاح کرد. توقعات «آرمان گرایانه» که انتخابات ازهرنگاه باید «آزاد، عادلانه و شفاف» باشد، حتی در پیشرفته ترین کشورهای جهان که در این راه تجارب  دیرینه دارند و از نظام بسیار دقیق قانونی و اداری برخوردار اند، بطور کامل تحقق پذیر نمی باشد، چه رسد به کشورهائیکه تازه از جنگ و بحران طولانی سربدر کرده اند و زمینه های تطبیق و اجرای این راه و روش در آن کشورها  هنوزدر مراحل ابتدائی و نامساعد قرار دارند.

 

افغانستان یکی از این کشورها است که با وجود یک تحول نسبی طی یک دهۀ گذشته هنوزهم دچار مشکلات عدیده میباشد. اکثریت قاطع نسل موجود در کشور از آنچه که طی سالهای مسما به «دهه دموکراسی» از انتخابات و رأی دادن کمتر چیزی به خاطر شان باقی مانده  و آنچه اکنون نسل جدید در این باره میداند، بیشتر محصول تحول دراین چند سال اخیر است. برای ما جای بسی افتخار است که مردم ما در این مدت کم توانستند، با وجود تهدید ها و نامساعدت اقلیمی بروز 16 حمل با صبر و شکیبائی و بطور بسیار منظم به پای صندوقهای رأی بروند و وجیبۀ ملی خود را در جهت آوردن یک تحول به امید فردای بهتر ادا نمایند. آنها وظیفۀ خود به وجه احسن انجام دادند، اما امروز سرنوشت رأی شان وآینده کشور در دست کمسیونهای مستقل انتخابات و بررسی شکایات است که چگونه آنها رأی مردم را می شمارند و برای تفکیک و تفریق آرای «پاک» از «ناپاک» اقدام  و نتیجۀ انتخابات را منصفانه و عادلانه اعلام میدارند.

 

شایعات منبی براینکه اعضای این دو کمسیون مستقل و ذیصلاح روی علایق خاص توسط رئیس جمهور از بین یک تعداد برگزیده شده اند و درآن معیارهای «قومی» و «نفوذ شخصی» بیشتر نقش داشته است، از هر زبان شنیده میشود و در قبال آن هریک از شفافیت شمارش آرأ نگران است. باورمن برآنست  که کمسیونها  می کوشند تا زیر فشار عامه و ناظران ملی و بین المللی ، جامعه مدنی، نمایندگان کاندیدها و بخصوص فشار رسانه ها که واقعاً نقش بسیار مهم  و قابل وصف را طی مراحل مختلف انتخابات انجام داده اند، به امور مربوطه و انجام این رسالت بزرگ و تاریخی بطور منصفانه و دقیق خواهند پرداخت.

 

دراین راستا واضح است که انتقادها برعملکرد کمسیونها از هرجا شنیده میشود. اگر انتقادها به منظور اصلاح و دریافت «حقانیت» انتخابات باشد، کار بجا و مفید است، ولی به قول معروف «برای بهانه گیر، بهانه کم نیست»، اگر کسانی بخواهند به هر بهانه ای این پروسۀ ملی را بدنام و تخریب نمایند وبا «گِل آلود کردن آب ، ماهی بگیرند» ، باید متوجه باشند که اینکار یک صدمه بزرگ برای مردم و آینده کشور خواهد بود و با اینکار به «آسیاب دشمن» آب خواهند ریخت و مردم را که با صد اشتیاق و امیدواری شجاعانه به صندوقهای رأی رفتند، از آینده مایوس خواهند ساخت. 

همه میدانیم  کشور دروضعی قرار ندارد که از آن یک انتخابات کاملاً شفاف و فارغ از نقص و عیب توقع داشت، اما از حق نباید گذشت که این انتخابات تاحال درچند جهت از دوره های قبلی بهتر و منظم تر بوده است. اینکه نتایج آن به مذاق هریک برابر بوده نمیتواند، یک موضوع طبیعی است که باید یکی از جمع برنده شود، احمد یا محمود در دور اول  یا دور دوم. 

دراین ارتباط میتوان گفت که «آنچه در دیگ است، در چمچه بیرون میشود»، لذا نباید از کم و کاستی و اینکه اعلان نتایج قسمی و اولیه یک روز و یا دوروز به تعویق می افتد، داستان دنباله دار ساخت و آنرا نشانه های از زیر نفوذ قرار گرفتن اشخاص و مقامات دانست و یا به آن تعبیری از دستکاری در آرأ به نفع این و یا آن داد. اگر هم خرده کم و کاستی هایی دیده شود، آنرا در ازای منافع کلی و دراز مدت مردم و کشورنباید بیش از حد شاخ و پنجه داد و ذهنیت مردم را در برابر انتخابات خدشه دار ساخت. موفقیت این دوره برای دوره های بعدی از اهمیت بسزا برخوردار است و زیر سؤال بردن آن نیز برای آینده صدمه بزرگ می رساند. کسانیکه از موجودیت بعضی اشخاص نامطلوب که در نتیجۀ این انتخابات به اریکۀ قدرت میرسند، نگران اند، باید بدانند که همچو اشخاص چه به حیث رئیس جمهور و چه شامل در تیم او در دورۀ بعدی حضور نخواهند داشت و به حکم کبر سن و یا دلایل مشابه ازحلقه بیرون خواهند شد؛ بجای شان نسل جوان و فارغ از خصوصیات نامطلوب بقدرت خواهند رسید. لذا این دوره را با همه کم و کاستی های ممکنه باید تحمل کرد و طی آن کوشید تا زمینه ها را برای تبارز سریع نسل جوان آماده ساخت و به جوانان با احساس و مبارز وطن این امیدواری و اطمینان را داد که فردای افغانستان بدست آنها است و از همین امروز باید برای فردای خود آمادگی بگیرند.

 

دربحبوحۀ انتخابات جاری ریاست جمهوری همه آرزومند اند تا سرنوشت انتخابات  در دور اول معلوم شود، ولی گمان من از مدتها قبل بنا بر دلایلی که در نوشته های قبلی خود ارائه داشتم، از همان اول براین بود که هیچ یک از کاندید ها موفق به اخذ 50 برعلاوه یک فیصد در دور اول نخواهند شد. این موضوع را میتوان با ارائه ارقام مقدماتی انتخابات به خوبی پی برد.  بعضی ها از رفتن به دور دوم نگران اند، نه از ناحیه تخنیکی بلکه بیشتر از عواقب سیاسی آن که شاید با موجودیت دو کاندید آرای مردم به دو قطب قومی، مذهبی و لسانی تقسیم گردد که اینکار در پروسه ملت سازی و وحدت ملی صدمه خواهد رسانید و اما برخی دیگر تشویش دارند که دور دوم توأم با معامله گریهای سیاسی خواهد بود که در این روز آنرا به نام های «حکومت وحدت ملی» و یا «مشارکت همه درقدرت» و یا به عبارت ملایمتر «حکومت ائتلافی» مسما می سازند. این تعبیرها ظاهراً بسیار امید بخش معلوم میشوند، اما در واقعیت مثل وعده های «سرخرمن» است و عملی شدن آن پس از موفقیت در انتخابات به سرعت فراموش میشوند. ما نمونه های آنرا در انتخابات گذشته دیدیم که چگونه و با چه وعده ها کرزی توانست رأی دوستم و محقق را برای خود جلب کند و چگونه اشرف غنی را با وعده سپردن «آمریت اجرائیوی» در حاشیه برد و اما وقتی به قدرت رسید همه وعده ها را به فراموشی سپرد و با این «بدقولی ها»  آنها را به سمت مخالف خود کشانید که امروز نتیجۀ منفی آن شامل حال کاندید مورد نظر او میگردد. گمان نمیرود که یکی از دو کاندید مطرح در دور دوم ازجمله کسانی باشند که درنقش کرزی وارد صحنه عمل شوند، بلکه آنها هریک برای خود تیم بسته خواهند داشت. اگر با یکی دو کاندید دیگر به مقصد جلب آرای شان به معامله بپردازند، به یقیین که این معامله پایدار نخواهد بود.

خطر تشکیل همچو معاملات که آنرا ظاهراً وجهه «ائتلاف» یا «مشارکت» خواهند داد، در آنست که طرف دربدل همچو معامله طالب امتیازتی میشود که به هر اندازه بر تعداد معامله گران افزوده شود و دراثر آن آرای بیشتر در رقابت انتخاباتی جلب گردد، به همان اندازه ازاستقلالیت اجرائیوی رئیس جمهورجدید و تیم او کاسته شده و خطر ظهور حکومت های کوچک در داخل حکومت بیشتر میگردد که درنتیجه رئیس جمهور جدید به سرنوشت کرزی مواجه  خواهد شد و بساط خود کامگی و اقتدارگرائی ها گسترده خواهد شد. امید است در کمپاین دور دوم هرکاندید به پای خود بیاستد و از رفتن به پای چوبین یک مؤتلف اقتدارگرا پرهیز کند. دریک نوشته بعدی میکوشم تا مثالهای از این سازش ها و معاملات سیاسی را که بین کرزی و دیگران در آستانه انتخابات 2009 صورت گرفته بود، بطور مثال و نمونها تاریخی خدمت تقدیم دارم. پایان  

   

مقالات مرتبط

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت چهارم و آخر )

سال انتشار: سوم سپتمبر 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت سوم )

سال انتشار: دوم سپتمبر 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت دوم)

سال انتشار: 31 آگست 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت اول)

سال انتشار: 30 آگست 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت دهم و آخر)

سال انتشار: 25 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت نهم)

سال انتشار: 24 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت هشتم)

سال انتشار: 22 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت هفتم)

سال انتشار: 21 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد!

سال انتشار: 13 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت پنجم)

سال انتشار: 12 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت چهارم)

سال انتشار: 11 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت سوم)

سال انتشار: 10 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت دوم

سال انتشار: 9 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت اول)

سال انتشار: 8 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش ششم)

سال انتشار: 5 دسمبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش پنجم)

سال انتشار: 4 دسمبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش چهارم)

سال انتشار: اول دسمبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش سوم)

سال انتشار: 30 نوامبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش دوم)

سال انتشار: 28 نوامبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

اقتصاد جنگ و بحران پولی و مالی افغانستان از کودتای ثور تا سقوط طالبان - (بخش هشتم و آخر)

سال انتشار: 18 نوامبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem
A portrait image of Dr. Sayed Abdullah Kazem

داکتر سیدعبدالله کاظم

داکتر سیدعبدالله کاظم درماه جدی 1320 شمسی (جنوری 1942) در چارباغ ـ شهرکابل در یک خانواده سرشناس چشم به جهان گشود، بعد از فراغت از لیسه حبیبیه و پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل  درسال 1963 شامل کدر تدریسی آن پوهنحی گردید. در سال 1971 پس از اخذ درجه دوکتورا در«رشته اقتصاد و علوم اجتماعی» از اطریش (ویانا) به کشور عودت کرد و به حیث استاد در پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل مجدداً شروع به تدریس نمود. در سال 1973 به رتبه علمی «پوهندوی» ارتقا کرد ونخست به حیث آمر دیپارتمنت اقتصاد تصدی (رشته صنعت) و سپس از 1974 تا 1978 به حیث رئیس آن پوهنحی ایفای وظیفه کرد.

بعد از کودتای ثور با جمعی از استادان به تشکیل «حزب وحدت ملی افغانستان» پرداخت و متعاقباً با تعدادی از اعضای مؤسس آن حزب توسط حکومت خلقی ـ پرچمی گرفتار و برای مدت 19 ماه در پلچرخی زندانی شد. بعد از رهائی از زندان در اپریل 1980 به حیث آمر بانک ملی افغان به لندن رفت، ولی از اشغال رسمی وظیفه خودداری کرد وپس از دو ماه نخست به جرمنی و بعد به ایالات متحده امریکا پناهنده  شد. او ازاواخر 1981 تا اکنون  به ایالت کالیفورنیا در شهر «سن هوزه» اقامت دارد.