به سخن کدام یک باور کرد: آیا استاد سیاف راست می گوید یا یکی از سخنگویانش؟؟

نویسنده: داکتر سید عبدالله کاظم
تاریخ انتشار: 1 اپریل 2014

با وجود تشدید نا امنی ها بوسیلۀ مخالفان مسلح دولت تا پنج روز دیگرمردم افغانستان با شور و هیجان بیشتر آماده رفتن بسوی انتخابات می باشند و تا سه روز دیگر مبارزات انتخاباتی نیزبا قوت بیشتر در سرتاسر کشور جریان خواهد داشت، چنانیکه دراین روزها هزاران نفر اعم از زن و مرد در تجمعات انتخاباتی حتی در نا امن ترین ساحات کشور اشتراک نموده و بیانات کاندیدهای مطرح را برای ریاست جمهوری با علاقمندی زیاد می شنوند. اشتیاق سهمگیری جوانان در این انتخابات یکی از خصوصیت های بارز این دوره است و اکثر آنها میگویند که «ما به برنامه رأی میدهیم، نه به قوم، منطقه و یا گروه های زورمند». در فیسبوک نیز مطالب دلچسپ ابراز میگردد، طور مثال یکی می نویسد:«مردم انتخابات را به مثابۀ جشن ملی میدانند و اشتراک مردم در انتخابات به مفهوم نفرین به زندگی قبیلوی و افراط گرائی است» و دیگری می گوید: «با رأی خود میخواهم سرنوشتم را بدست خودم تعیین کنم». درعین زمان دربرنامه های مخصوص تلویزیونی نیزهیئت های انتخاباتی هریک از کاندید ها باهم به بحث و مناظره می پردازند و با نزدیک شدن روز انتخابات این بحث ها جدی تر و لحن آن شدیدترمیگردد، طوریکه یکی در برابر دیگر حتی از گفتن «ناگفتنی» ها هم ابا نمی ورزند. دراین میان سخنانی از هر طرف حتی در صحبت های رسانه ای ازطرف نمایندگان تیم های انتخاباتی کاندید های ریاست جمهوری شنیده میشود که بسیار سؤال برانگیز اند. یکی از این موضوعات همانا چگونگی تمویل مصارف مبارزات انتخاباتی می باشد که دیروز طی یک  برنامه اختصاصی در تلویزیون آریانا ـ کابل مطرح گردید. 

در مورد مصارف مبارزات انتخاباتی باید گفت که این موضوع یکی از مسائلی است که درانتخابات جاری برطبق قانون انتخابات سقف آن تعیین گردیده وهیچ کاندید حق ندارد بیش از 10 ملیون افغانی صرف مبارزات انتخاباتی خود نماید. با آنکه هر کاندید مکلف به باز کردن یک حساب خاص بانکی و معرفی یک نماینده مالی به کمسیون انتخابات میباشد و باید مصارف مبارزات از طریق همین حساب بانکی اجرا و راپور آن به کمسیون داده شود، ولی کنترول مصارف وقتی ناممکن میشود که کاندید از پول نقد استفاده کند و هیچ وسیلۀ برای ثبوت مصرف موجود نباشد. درافغانستان با موجودیت پولهای فراوان نقد نزد اشخاص این زمینه که کاندید ها برای موفقیت خود پول به مراتب بیشتر از مبلغ معینه قانونی مصرف کنند، بسیار مهیا و مساعد است. درعین زمان قانون بر منبع شفاف پول مبارزات نیز تأکید میکند تا بدینوسیله کاندید از پولهای به اصطلاح «سفید» در مبارزات خود استفاده نماید. شاید این موضوع تاحدی در قسمت تهیه مبلغ معینه صدق کند، اماهمه میدانند که پول مسمی به «سیاه» که از مجاری غیر قانونی و غیرمشروع بدست می آیند، امروز در کشور بیشتر در دوران بوده و کنترول آن در مصارف انتخاباتی، بخصوص درجهت تطمیع، رشوت، خرید رأی و غیره که موجبات تقلب، تخلف و تخطی را در پروسه انتخابات به وجود می آورند، نا ممکن میباشد.

پولهای کمپاین استاد سیاف، پولهای دوران جهاد است!! 

دربارۀ پول هائیکه در کمپاین انتخابات ریاست جمهوری به وسیلۀ کاندیدها بمصرف میرسند، شایعاتی وجود دارد که پیمانۀ مصرف این مبالغ بسیار فراتر از سقف معینه قانون انتخابات رفته و اینکه این مبالغ از کدام منابع بدست می آیند، سؤالهای زیاد را خلق کرده است. دراین ارتباط بروز یکشنبه مورخ 30 مارچ در برنامه «انتخابات 3» که به گردانندگی آقای محمود از تلویزیون آریانا از کابل پخش گردید، مطالبی از طرف هیئت های انتخاباتی دو کاندید بیان شد که بسیار دلچسپ و درعین زمان قابل بررسی بود، مخصوصاً بین آنچه نماینده تیم  استاد سیاف درآن روزگفت با آنچه خود استاد سالها قبل بیان کرده بود، در تناقض قرار داشت و این سؤال مطرح گردید که کدام شان راست میگوید و به حرف کدام یک باور کرد؟

دراین برنامه که آقایون فهیم کوهدامنی (از تیم انتخاباتی سیاف)، رحیمی (از تیم داکتر زلمی رسول)، عباس نویان (از تیم داکتر اشرف غنی احمدزی) و جنرال وردک (مستقل) اشتراک داشتند و آقای داؤد سلطانزوی کاندید ریاست جمهوری در لین با ایشان وصل بود، پیرامون دو موضوع صحبت داشتند: یکی اینکه مردم بدون ترس از نا امنی بسوی صندوق های رأی میروند و دیگر استفاده از مقامات و وسایل دولتی در کمپاین ها و حمایت مقامهای رسمی از بعضی کاندیدها. سخن را آقای سلطانزوی آغاز کرد و ازرفتن مردم بسوی انتخابات تمجید نمود و ازحمایت مقام های دولتی از کاندید یا کاندید های مشخص انتقاد کرد. بعد نوبت ابراز نظر به چهار نفرحاضر در برنامه رسید که سؤال را گرداننده برنامه نخست متوجه آقای فهیم کوهدامنی ساخت. با وجودیکه بحث بر سر استفاده از امکانات دولتی به نفع بعضی از کاندیدها بود، ولی آقای کوهدامنی پس ازذکر مختصر موضوع، روی سخن را بسوی منابع پولی برای مصارف مبارزات انتخاباتی کشانید (توجه کنید به جریان این مباحثه که متن آن عیناً از روی ثبت برنامه برگرفته شده است):

آقای فهیم کوهدامنی در زمینه چنین گفت: «هم اکنون از ارگ ریاست جمهوری گرفته تا دفاتر وزارت، وزیرها مرکز کمپاین دوتن از کاندید های محترم است»؛ (گرداننده برنامه: لطفاً نام های شانرا بگیرید)؛ کوهدامنی: «بلی از منابع حکومتی برای شان استفاده میشود، والی ها، وزرا همۀ شان برایشان کمپاین می کنند، حتی رئیس جمهور در قسمت تشهیر(!!) از اونها درقسمت ریشه دار ساختن آنها ما دیدیم که تلاش کردند. این یک نگرانی نه تنها به تیم ما است، بلکه به تمام تیم هائیکه از منابع حکومتی استفاده نمی کنند و معتقد به این استند که دراین انتخابات نباید از هیچ منبع حکومتی به نفع هیچکدام یکی از تیم ها استفاده شود؛ ما شدیداً از این بابت نگران هستیم، چون پول حکومت ، پول بیت المال است و مربوط به ملت افغانستان میشود».

در ادامه آقای فهیم کوهدامنی فوراً موضوع را  به سمت خاص برد که مقصدش داکتر اشرف غنی احمدزی بود و چنین گفت: «نباید کاندید های محترم که قرار ادعای خود شان قبل از حوادث 11 سپتمبر به عنوان استادان دانشگاه در بیرون از افغانستان اینها حقوق ماهوار خیلی ناچیز داشتند، هم اکنون ما قراریکه سلطانزوی صاحب اشاره کردند، ملیون ها دالر مصرف میکنند. این ملیون ها دالر نه از پول معاش شان است که از بیرون آورده باشند و نه از پول تجارتیکه اولادهای شان اگر احیاناً در آن کشورها داشته باشند، یا پول گمرکات، یا پول متفرقه از وزارتخانه ها و یا پولی است که از منابع مختلف حکومتی به نفع این کاندیدها به مصرف میرسد».

وقتی نوبت به آقای عباس نویان رسید، گردانندۀ برنامه از او پرسید که داکتر اشرف غنی احمدزی از دو نگرانی تا چه حد متأثر است و چگونه به این دو مسئله می پردازند؟ آقای نویان درجواب چنین گفت:

«تیم ما هم دراین چیزها بوده و شواهدی دارد و این شواهد را نه تنها که بگوئیم با کلمات یا اینطور یا آنطور فرضیه های موهومی که نمیتواند اثبات شود، بلکه ما بصورت مستند گفتیم و بصورت مستند شکایت کردیم به کمسیون شکایات انتخاباتی و کنفرانس مطبوعاتی دائر کردیم. بلی! این دولت اینکار را می کنند، ما در کمسیون شکایات انتخاباتی ثبت کردیم، وظیفۀ ما همین بود، تخلف را دیدیم، لهذا آنرا ثبت کردیم». آقای نویان در ادامه گفت: «در قسمتی که می گویند بعضی استادان دانشگاه که درخارج بودند و با معاش بسیار ناچیز آمدند، اگر در آنجا ناچیز بود، درافغانستان ناچیزتر بود. استادانیکه در کوته سنگی پیش از جهاد یک اطاق داشتند با 500 افغانی یا 600 افغانی کرایه، امروز تنها کاروان کروزین های شان زیادتر از چندین چندین…اگر کل عمر خود را در همین پوهنتون کابل درس میدادند، یک موتر کروزین امروز نمی توانستند بخرند با آن معاش، ولی امروز با چند حویلی و با چند دیگر و دیگر که باز آن حویلی ها را می فروشند و در بخش کمپاین خود به مصرف می رسانند، واقعاً یک ادعای عجیب است».

گرداننده برنامه روی به آقای کوهدامنی کرد و گفت: «نکاتی را که اشاره کردند، دقیق به صحبت های شما بود. چه گفتنی دارید به مسائلی که آقای نویان مطرح کردند، آنانیکه با معاشات بلندتر آمده اند و با معاش کمتر…»

آقای کوهدامنی درجواب گفت: «آقای نویان درست گفتند. بلی! از معلمین مکاتب گرفته تا استادان دانشگاه معاش شان خیلی ناچیز است. امیدوارهستم در حکومت بعدی که استاد سیاف به عنوان یک استاد دانشگاه در راس آن میباشد، دراین قسمت توجه جدی صورت گیرد؛ اما در مورد چیزهائیکه ما داشتیم بلی! استاد سیاف بعد از اینکه از زندان پلچرخی کابل آزاد شد، رفت به کاروان جهاد افغانستان پیوست؛ کاروان جهاد افغانستان را کشورهای مختلف منجمله کشورهای اسلامی و هم شخصیت های سرمایه دار مسلمان آنها حمایت میکردند، تمویل میکردند و لله الحمد ما درآن زمان شاهد بودیم که در گوشه و کنار دنیا مسلمانهای متمول برای مجاهدین افغانستان، برای تنظیم های جهادی مقادیر قابل ملاحظۀ امکانات را جمع آوری می کردند و می فرستادند. حزب اتحاداسلامی که در ابتدا به عنوان هفتگانه بود که هفت تنظیم مجاهدین در پاکستان همه شان آمدند  رسماً بیعت کردند به رهبری جناب استاد عبدالرب رسول سیاف و بعداً به عنوان حزب اتحاد اسلامی بعد از توطئه های کشورهای منطقه احزاب دیگر جدا شدند، ولی حزب اتحاداسلامی باقی ماند».

گرداننده برنامه خواست توجه آقای کوهدامنی را به اصل موضوع معطوف سازد، 

آقای کوهدامنی به سخن ادامه داد و گفت: «می آیم به همین جا، اینها امکانات دراختیار  خود داشتند. من یک چیز را میخواهم خاطر نشان بسازم با همان امکانات دست داشته حزب اتحاد اسلامی افغانستان (پول) افغانها را به نفع شخصی خود جای ثبت نکرد، نگاه نکرد، تمام جایداد هائیرا که خرید مربوط به حزب بود. هم اکنون از همان حوزه های حزبی خود را فروخته میرود استاد سیاف و مصرف کمپاین می کند».

گرداننده برنامه می پرسد که: سؤال اساسی این بود که منابع مشخص معلوم نیست که مصارف از آن صورت میگیرد!

آقای کوهدامنی در جواب می گوید: «منابع ما خیلی مشخص است، پول حزب اتحاد اسلامی افغانستان است که مربوط به یک دوره طولانی این حزب در دوره جهاد بود، ازاین پول ما در دوره مقاومت هم مصرف کردیم. شما بهتر میدانید که در دوره مقاومت اکثریت مطلق کشورهای دنیا از جریان سیاه طالبان حمایت میکردند، ولی پولهای همین حزب ما بود که ما درمقابل تروریزم از آن استفاده میکردیم، ما دراین انتخابات هم (استفاده) میکنیم، ولی دقیقاً این پول از کمک به مجاهدین بود، این پول نه از پول فساد اداری وزارتخانه ، نه از پول انجوهای بین المللی، نه از پول به حساب شبکه های استخباراتی کشورهای غیر مسلمان بود».

گردانند برنامه از آقای نویان خواست تا اگر چیزی برای گفتن دارند!

آقای نویان: «اگرچه من طرفدار چنین بحث ها نیستم، چون اینها شروع کردند باید جواب بگویم. سرمایه داران کشورهای اسلامی و سرمایه داران خود افغانستان کمک کردند به مجاهدین افغان، آیا ایشان جناب استاد سیاف تیکه دار تمام مجاهدین بودند که بناً حق دارند پول بیت المال  که باید برای مجاهدین مصرف میکردند یا برای شخص خود، امیال شخصی خود، برای خواست شخصی خود و برای کاندیدای شخصی خود استفاده کنند. آنرا خو به شخص شان بخشش نداده بودند، نگفته بودند که برادر تو این را در کمپاینت مصرف کن، دلت شد کروزین بخر، اینرا بفروش، کرایه بده».

گرداننده برنامه دراین موقع روبه آقای کوهدامنی کرد و گفت: ازاین بحث ها می برائیم و به بحث انتخاباتی میروم ، فقط 30 ثانیه پاسخ تانرا داشته باشید که باز نگوئید که اصل مساوات رعایت نشد.

فهیم کوهدامنی: « دقیقاً این پول کمک شده بود برای مجاهدین به خاطر جهاد در مقابل تجاوز و آوردن یک حکومت اسلامی. هم اکنون استاد سیاف به عنوان یکی از نامزدها از همان پولها بخاطری مصرف میکند که یک حکومت مجاهدین ، یک حکومت اسلامی بیاید. من نمیخواهم زیادتر مسائل را مطرح کنم که…».

استاد سیاف سالها قبل از مفلسی درجهاد می نالید!!

هفته نامۀ «اتحاد اسلامی» اورگان نشراتی تنظیم اتحاد اسلامی منتشرۀ پشاور در شماره 326 (اپریل 1994) متن سخنرانی مفصل استاد سیاف رئیس تنظیم «اتحاد اسلامی» را که چندی قبل دریکی از مساجد شهر پشاور ایراد کرده بود، به نشر رسانیده و موضوع دلچسپ دراین سخنرانی همانا اعتراف بسیار مختصر ولی مهم دربارۀ مصارف اعاشه و اباته قوای نظامی مربوط به تنظیم موصوف و طرز تمویل آن میباشد که بسیار به ندرت از زبان سائر رؤسای تنظیم ها شنیده شده است. به ندرت از برای آنکه ایشان میدانستند که اندک توضیح در همچو مورد، باب مباحثه و سؤالها را باز خواهد کرد و از روی بسا اسرار پوشیده پرده خواهد برداشت. استاد سیاف در آنوقت در سخنرانی خود مدعی شد که حزب اسلامی حکمتیار پروپاگند مینماید که : «اتحاد بخاطر پول علیه ما جبهه گرفته است» و می افزاید: « چنانکه در جریدۀ شهادت [اورگان نشراتی حزب اسلامی حکمتیار ـ نویسنده] نوشته اند که یک هلیکوپتر پول به اتحاد رسیده است، لذا آنها درپهلوی ایشان [جمعیت ـ نویسنده] ایستاده است». استاد سیاف در این مورد می گوید: «آنهائیکه دراین کشور بندۀ پول هستند، نیز معلوم اند و بندگان خدا و چاکران اسلام  نیز معلوم می باشند و دراین ملک ما تنها بخاطر رد معاهده ژنو درظرف یک و نیم سال ماهانه پنج ملیون کلدار خساره را برخود قبول کردیم. پنج ملیون کلدار صرف با این دلیل که کسیکه به ژنو میرود، او غدار این کشور است و به این جهاد خیانت کرده است». استاد سیاف در ادامۀ سخن دربارۀ مصارف «مجاهدین» مربوط به تنظیم خود در همانجا در حضور مردم چنین اعتراف کرد :

«من نزد شما به نام خدا قسم یاد میکنم که من همین حالا نیز به قرض نان میخورم. من مصارف این مجاهدین را هنوز هم از طریق قرض پوره میکنم. من دراین 9 ماه اخیر سه ونیم هزار ملیون افغانی [3.5 ملیارد افغانی] از مردم قرض گرفته و به مجاهدین مصرف کرده ام. از دکاندارها قرض گرفته ام، از صراف ها قرض گرفته ام. اسناد قرض های من درنزد شان وجود دارد. ما انشأ الله این جهاد را سودا نمی کنیم. ما با ربانی معامله نمی کنیم. ما با خدا معامله کرده ایم. ما با مسعود و انجنیر حکمتیار معامله نمی کنیم. معاملۀ ما با خدای ما است. اگر با انسانها معامله میکردیم، اکنون نا امید شده بودیم، پشیمان شده بودیم. ولی کسیکه با خدا معامله میکند، او نا امیدی و پشیمانی ندارد و معامله ما با خدا است و جهاد علیه دشمنان براه انداخته شده. دراین بیست ماه آنچه از توان دوستم پوره بود، علیه ما دریغ نکرد و آنچه که از توان ما پوره بود، نیز علیه او دریغ نکردیم».

من متن فوق را در مقالۀ که درباره «مصارف جنگ و طرق تمویل آن» در ماه سپتمبر 1994 نوشتم (این مقاله در دوقسمت در شماره 50 ـ 51  ماه مارچ و شماره 52 ماه اپریل 1995 مجلۀ «آیئنۀ افغانستان»  بطور پیهم نشر گردید)، از نشریۀ فوق الذکر «اتحاد اسلامی» اقتباس کرده بودم که اکنون آنرا به حیث یک سند در رابطه با آنچه استاد سیاف از مفلسی خود در آنوقت نالیده و آنچه که اکنون عضو هیئت انتخاباتی شان آقای فهیم کوهدامنی برعکس آنرا بیان میکند، ارائه میدارم و از جناب استاد سیاف می پرسم:

 پرسش ازجناب استاد سیاف! 

با عرض ادب و احترام از شما میخواهم به سؤالهای ذیل پاسخ گوئید تا مردم معتقد شوند به صداقت شما به حیث یک مسلمان، یک عالم دین و کسیکه برای زعامت یک کشور خود را کاندید کرده اید:

1 ـ در سال 1994 وقتی از روی درماندگی اقتصادی برای مصارف مجاهدین تنظیم خود مبلغ 3.5 ملیارد افغانی که  به نرخ تبادلۀ  آنوقت (فی دالر 1200 افغانی) معادل تقریباً 290 ملیون دالر امریکائی میشود، از مردم ، از دکاندارها و صراف ها قرض گرفته بودید، این مبلغ گزاف را چگونه آنها به شما اعتماد کردند؟ در آنوقت مردم درحالت درماندگی شدید اقتصادی قرار داشتند و حتی اکثریت به نان شب و روز خود محتاج بودند و دکاندارها و صرافها نیز چگونه حاضر شدند پول دورانی معاملات روزمره خود را در اختیار شما قرار دهند، آنهم یقییناً بطور قرض حسنه، زیرا شما به حیث یک مسلمان حاضر به تادیه سود نخواهید بود؟

2 ـ از آنجائیکه (به اعتراف خود شما) قرضه ها وجه شخصی داشت و از نظر حقوقی تادیۀ آن نیز یک وجیبۀ شخصی بود، آیا این مبالغ را دوباره تادیه کردید؟ و اگر نکردید ، آیا آنها در برابر شما ادعای طلب قرض خود را کردند؟ 

3 ـ در آن سالها که پروگرام صلح ملل متحد زیر نظر محمود میستری و بعداً داکتر هول  مطرح بود، هیچ کشور غربی حاضر به کمک به تنظیم های مجاهدین نبود و عربستان سعودی نیز در پی تقویه حرکت طالبان مصروف بود و نیزگمان نمیرود که این مبلغ بزرگ را کسی به کسی ببخشد و چون بازپرداخت آن حتمی بوده است، لذا پرسیده میشود که این مبلغ گزاف را ازکدام کشور و یا منبع دیگر بدست آوردید تا قرضه ها بازپرداخت کنید؟ به یقیین که شیخ های عرب نیز از عهده تدارک این مبلغ برآمده نمیتوانستند و نیز وقتی شما با جبهه متحد شمال در کنار استاد ربانی و شورای نظار پیوستید، شیخ های عرب به آنها پول نمیدادند، زیرا آنها بیشترین کمک ها را ازطریق روسیه، ایران و هند دریافت میکردند، به این اساس احتمال دارد که شما تاهنوزمقروض آن مردم، دکانداران و صرافها باشید! آیا اینطور نیست؟

4 ـ اینکه سخنگو یا عضو تیم انتخاباتی شما آقای فهیم کوهدامنی درصحبت خود به تأکید بیان کرده که پولهای کمپاین شما بقایای پولهای دوران جهاد است که نزد شما امانت بوده و این پولها را شما به خرید جایداد و املاک سرمایه گذاری کرده اید، و اکنون از پول فروش آن مصارف کمپاین انتخاباتی خود را تدارک میدارید، آیا این موضوع حقیقت دارد؟

5 ـ اگر موضوع حقیقت دارد، لطفاً بگوئید که این جایدادها درکجا و به چه پیمانه اند و آیا قبالۀ آنها بنام شخص شما و یا به نام حزب یا تنظیم «اتحاد اسلامی» میباشند؟

6 ـ  اگر همچو ادعا آقای کوهدامنی حقیقت نداشته باشد، عکس العمل شما در زمینه چه خواهد بود؟ اگرادعای او حقیقت ندارد، آیا برگزیدن همچو شخص به حیث نماینده رسمی تیم شما چه دلیلی خواهد داشت؟

7 ـ واقعاً ادعای آقای  عباس نویان بجا است که می پرسد: شما پولهای فراوانی را که اکنون در اختیار دارید، از کجا و چگونه بدست آورده اید؟

البته سؤالها زیاد است، ولی گمان میکنم در این مورد کافی باشد. امید است هرچه زودتر در زمینه روشنی اندازید تا سوء ظن مردم مرفوع گردد. به امید شنیدن هرچه زودتر جواب!

پایان

مقالات مرتبط

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت چهارم و آخر )

سال انتشار: سوم سپتمبر 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت سوم )

سال انتشار: دوم سپتمبر 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت دوم)

سال انتشار: 31 آگست 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت اول)

سال انتشار: 30 آگست 2021
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت دهم و آخر)

سال انتشار: 25 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت نهم)

سال انتشار: 24 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت هشتم)

سال انتشار: 22 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت هفتم)

سال انتشار: 21 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد!

سال انتشار: 13 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت پنجم)

سال انتشار: 12 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت چهارم)

سال انتشار: 11 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت سوم)

سال انتشار: 10 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت دوم

سال انتشار: 9 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت اول)

سال انتشار: 8 سپتمبر 2019
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش ششم)

سال انتشار: 5 دسمبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش پنجم)

سال انتشار: 4 دسمبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش چهارم)

سال انتشار: اول دسمبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش سوم)

سال انتشار: 30 نوامبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

مختصری دربارۀ تاریخچه لویه جرگه ها در افغانستان (بخش دوم)

سال انتشار: 28 نوامبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem

اقتصاد جنگ و بحران پولی و مالی افغانستان از کودتای ثور تا سقوط طالبان - (بخش هشتم و آخر)

سال انتشار: 18 نوامبر2017
The signature of Dr. Sayed Abdullah Kazem
A portrait image of Dr. Sayed Abdullah Kazem

داکتر سیدعبدالله کاظم

داکتر سیدعبدالله کاظم درماه جدی 1320 شمسی (جنوری 1942) در چارباغ ـ شهرکابل در یک خانواده سرشناس چشم به جهان گشود، بعد از فراغت از لیسه حبیبیه و پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل  درسال 1963 شامل کدر تدریسی آن پوهنحی گردید. در سال 1971 پس از اخذ درجه دوکتورا در«رشته اقتصاد و علوم اجتماعی» از اطریش (ویانا) به کشور عودت کرد و به حیث استاد در پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل مجدداً شروع به تدریس نمود. در سال 1973 به رتبه علمی «پوهندوی» ارتقا کرد ونخست به حیث آمر دیپارتمنت اقتصاد تصدی (رشته صنعت) و سپس از 1974 تا 1978 به حیث رئیس آن پوهنحی ایفای وظیفه کرد.

بعد از کودتای ثور با جمعی از استادان به تشکیل «حزب وحدت ملی افغانستان» پرداخت و متعاقباً با تعدادی از اعضای مؤسس آن حزب توسط حکومت خلقی ـ پرچمی گرفتار و برای مدت 19 ماه در پلچرخی زندانی شد. بعد از رهائی از زندان در اپریل 1980 به حیث آمر بانک ملی افغان به لندن رفت، ولی از اشغال رسمی وظیفه خودداری کرد وپس از دو ماه نخست به جرمنی و بعد به ایالات متحده امریکا پناهنده  شد. او ازاواخر 1981 تا اکنون  به ایالت کالیفورنیا در شهر «سن هوزه» اقامت دارد.