یک ضایعۀ بزرگ ملی
نویسنده: داکتر سید عبدالله کاظم
گوهر از خاک برآرند و عزیزش دارند
بخت بد بین که فلک گوهر ما برده به خاک
امروز وفات داکتر عزیز الله لودین (رح)، عزیزترین دوست همگام و همفکرم، مردی که پنج دهه با هم دریک مسیر طی طریق کردیم، مرا غرق در تأسف و تألم کرد که زبان و قلم قدرت بیان آنرا ندارد، جز آنکه بگویم : انالله و انا الیه راجعون
دردنیای توجز عشق به میهن، پاکی و صداقت، ایمان به خدا(ج) و خدمت به مردم چیزی دیگر وجود نداشت. تو رفتی، اما نام جاودان و پرافتخار در تاریخ کشوراز خود بجا گذاشتی. تا زنده هستم به نام تو افتخار میکنم. یادت گرامی و روحت شاد و بهشت برین جایگهت بادا!
وفات این شخصیت بزرگ را به همه هموطنان عزیز، به همه همکاران و هم مسلکان و همه دوستان گرامی و بخصوص به فرد فرد فامیل آن مرحوم خواهران و برادران زنده یاد داکتر عزیز الله لودین تسلیت عرض میکنم.
جلوۀ هستی زبس کم فرصتی افسانه است
چشم تا بندند، دیدن ها شنیدن میشود
مختصر سوانح داکترعزیزالله لودین
متولد 1320 شمسی (1941میلادی) در هرات، پسر دگروال امین الله خان لودین (منسوب به لودین های لوگر که بعداً به هرات مقیم گردید)؛ تعلیمات ابتدائی و ثانوی را در لیسه «سلطان غیاث الدین غوری» هرات به پایان رسانید (1326 تا 1335مطابق 1947 تا 1956میلادی). بعد شامل لیسه غازی در کابل گردید 1336(1957) و بکلوریا را از آن لیسه درسال 1339 (1960) و لیسانس را از پوهنحی حقوق و علوم سیاسی پوهنتون کابل بدست آورد 1343 (1964) و به حیث اسیستانت شامل کدرعلمی آن پوهنحی گردید. یکسال بعد ازطرف بانک ملی افغان جهت تحصیلات عالی به جرمنی اعزام شد 1344 (1965)، پس از اخذ «دپلوم» (ماستری) در رشته اقتصاد از پوهنتون کلن، به ادامه تحصیل پرداخت و موفق به اخذ درجه دکتورا در رشته اقتصاد از آن پوهنتون گردید1354 (1975). با ختم تحصیل به وطن عودت کرد و در بانک ملی افغان به حیث آمر مرکز«تحقیقات علمی» آن بانک توظیف گردید؛ درعین زمان داکتر لودین شامل کدر علمی پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل شد وبه حیث استاد به تدریس آغاز کرد1355 تا 1357 (1976 تا 1978).
داکترلودین متعاقب کودتای ثور با جمعی از استادان پوهنتون کابل درجوزای 1357(می 1978) به تشکیل و بنیانگذاری «حزب وحدت ملی افغانستان» پرداخت و در برابر رژیم خلقی ـ پرچمی به فعالیت سیاسی جدی شروع کرد. در آگست همان سال با تعدادی از بنیانگذاران آن حزب از طرف رژیم بازداشت و بعد از تحقیقات توأم با زجر و شکنجه درمحبس مخوف پلچرخی زندانی شد. در مدت زندان نسبت ابراز نظرهای ضد رژیم چند بارمورد لت و کوب قرار گرفت اما جان به سلامت برد. تا آنکه در ماه دلو 1358(جنوری 1980) پس از تهاجم قوای سرخ و نصب ببرک کارمل در رأس رژیم همه زندانی ها در چار چوب «عفو عمومی!» از زندان رها شدند. داکتر لودین پس از آن بار دیگر روابط پنهانی را با گروپ های ضد رژیم که در کابل به فعالیت آغاز کرده بودند، برقرار کرد؛ اینبار با احساس خطر جانی، تصمیم به ترک وطن گرفت و به پاکستان رفت، در آنجا با تنظیم «حرکت انقلاب اسلامی افغانستان» به رهبری مولوی محمد نبی محمدی ثبت نام نمود و به حیث مشاور سیاسی آن تنظیم شروع بکار کرد اواخر1359( شروع 1981).
زندان پلچرخی ـ مورخ 30 دسمبر 1979 (8 جدی 1358)
از راست به چپ: ( قطارایستاده) ـ محمدولی یوسف، داکتر غلام محمد نیاز، داکتر ولید حقوقی، داکتر عبدالله عثمان؛
(قطار نشسته) ـ داکتر سیدعبدالله کاظم، داکتر محمد نادرعمر، داکتر عزیز الله لودین، داکتر روان فرهادی، داکتر محمد عثمان هاشمی، داکتر محمد اختر مستمندی و جکتورن محمد عزیز حنیف.
فعالیت های سیاسی داکتر لودین در پاکستان در جهت اتحاد تنظیمها و تعقیب یک پالیسی روشن شرح بیشتر کار دارد ولی در مجموع او در ایجاد اتحاد «سه گانه» و «هفتگانه» تلاش زیاد بعمل آورد که متأسفانه نه تنها نتیجه نداد، بلکه بعضی از جناح ها را که خواهان قدرت یکه تاز بودند، به مخالفت با او کشانید. هنگامیکه مسأله تشکیل حکومت مؤقت پس از سقوط رژیم نجیب به رهبری حضرت صبغت الله مجددی مطرح شد، داکتر لودین با آن فیصله ها که دست پاکستان درآن شریک بود، مخالفت کرده پشاور را بعد از 12 سال به قصد مهاجرت به امریکا ترک کرد. در امریکا با گروپ داکتر محمد یوسف خان بنام «حرکت تحکیم وحدت ملی» همکار شد و تماس هائی با حرکت «روم» به رهبری شاه سابق برقرار کرد. دراسد 1373(جولای 1994) در مجلس 800 نفری «شورای عالی اسلامی» که به ابتکار اسماعیل خان در هرات دائر گردید، اشتراک کرد، ولی با اسماعیل خان نتوانست کنار بیاید و مجدداً به امریکا برگشت.
هنگامیکه حرکت مسمی به «قبرس» به ابتکار بعضی از شخصیت های تنظیمی در ماه دلو 1377 (فبروری 1999) در آنجا شروع گردید و تصمیم برآن شد تا در آن حرکت از شخصیت های مستقل نیز دعوت اشتراک بعمل آید، داکتر لودین نیز از جمله کسانی بود که این دعوت را پذیرفت و در اجلاس دوم قبرس (ماه اسد 1377 مطابق جون 1999) با عده دیگر از شخصیت های مستقل اشتراک کرد؛ نکات پیشنهادی او در ترتیب قطعنامه آن اجلاس جداً منعکس شد و از آن به بعد موصوف به حیث یک عضو فعال آن حرکت تا کنفرانس «بن» مورخ 30 عقرب 1379 (نوامبر 2001 ) به فعالیت ادامه داد. داکتر لودین یکی از دو نماینده رسمی حرکت قبرس در کنفرانس «بن» بود. او بعد از کنفرانس «بن» به امریکا برگشت و بعد از مدت کوتاه به هرات رفت و در آنجا به اعمار مکتب و کلنیک مصروف شد، اما رابطه او با نظام خود کامه اسماعیل خان سازگار نبود و با گذشت هرروز بین آنها فاصله ایجاد گردید، چنانکه این اختلافات منجر به یک حادثه سؤ قصد علیه او در هرات شد که خوشبختانه از آن جان به سلامت برد. پس از این حادثه به کابل آمد 1382(اواخر 2003) و مدت تقریباً دو سال بیکار بود. در 1384 (2005) به حیث رئیس اداره جدید التشکیل «مبارزه با فساد اداری» مقرر شد. پس از مدتی با حفظ مقام فوق از طرف حکومت به حیث رئیس دارالانشأ ی شورای ملی جهت آماده ساختن و ترمیمات لازم عمارت شورا و تنظیم امور اداری آن توظیف گردید که اینکار را با کمال امانت داری انجام داد. ولی بعد از انتخابات و آغاز کار شورا نتوانست با رئیس ولسی جرگه همکار شود، لذا از وظیفه استعفی داد و مدتی بیکار بود.؛ در1386(اواخر2006) به حیث رئیس کمسیون مستقل انتخابات مقرر شد و این وظیفه سنگین و پرمسؤلیت را تا سال 1389 (2010) پیش برد که یکی از پرجنجال ترین دوره کارش بود. پس از ختم این وظیفه مدت یک سال و نیم بیکار بود، تا آنکه در1390(اواخر2011) مجدداً به حیث رئیس عمومی اداره مبارزه با فساد اداری مقرر گردید.
داکتر لودین سال گذشته خود را برای احراز مقام ریاست جمهوری کشور کاندید کرد، با آنکه شرایط مقدماتی کاندید شدن را به مقایسه بسیاری از کاندید های دیگر ازلحاظ تعداد آرای حمایتی بیشتر تکمیل کرده بود، اما به دلیل پوره نکردن تعداد ولایت ها از لست کاندید ها حذف گردید که اینکار مورد انتقاد شدید او قرار گرفت و موجب شد تا از کارها ی رسمی کناره گیرد.
زبان پرشور و صدای بلند داکتر لودین یکی از خصوصیات بارز او بود که در طول زندگی او را گاهی به خطرجان مواجه میکرد و هم زمانی به شهرت میرسانید. صدای حقانیت او همیشه از رسانه ها بلند بود و با شهامت سخن می گفت و در بیان حقیقت از هیچکس و هیچ قدرت هراس نداشت.
داکتر عزیز الله لودین دارای آثار علمی(کتب و رساله ها)، مقالات و مصاحبه های فراوان در رسانه های ملی و بین المللی بوده، شخصیت صادق، پاک نفس، با شهامت، وطن دوست و یک مسلمان واقعی و متقی است که زندگی خود را در خدمت وطن و مردم وقف کرد و در راه حق و عدالت، آزادی و آزادمنشی و تطبیق قانون بطور مساویانه بالای همه از هیچ سعی و تلاش دریغ نداشت. او ازدواج نکرد و به جز میراث اندک از پدر، دیگرهیچ اندوخته و ملکیتی را صاحب نبود.
زندۀ جاوید ماند هر که نکو نام زیست
کز عقبش ذکر خیر، زنده کند نام را
عبدالعلی نور احراری
در رثای دوست عزیز و گرامی مرحوم داکتر عزیز الله لودین
عزيزي از عزيزان جهان رفت
جهان بگذاشت و سوى جاودان رفت
نيكو خصلت نيكو طينت نيكوخوى
ز نفس پاك او صد داستان رفت
وطنخواه و دلير و با شهامت
زبان آور سخندان، نكته دان رفت
به علم اقتصاد او بود دكتور
حقوقدان بود و او از خبرگان رفت
جهاد فى سبيل الله كردى
ميان چپ ستيزان قهرمان رفت
اداره در فراقش نوحه سر داد:
“عزيزالله لودين از جهان رفت”
دعاهاى مسلمانان به حقش
به هر جا از زمين تا آسمان رفت
بهشت جاودان بادا نصيبش
به نزد كردگار مهربان رفت
٢٠جنورى ٢٠١٥فريمونت كاليفورنيا
مقالات مرتبط
امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت چهارم و آخر )

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت سوم )

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت دوم)

امریکا بار دیگر اشتباه بزرگ را در افغانستان تکرار کرد! (قسمت اول)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت دهم و آخر)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت نهم)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت هشتم)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت هفتم)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد!

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت پنجم)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت چهارم)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت سوم)

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت دوم

استرداد استقلال کامل افغانستان یک واقعیت مسلم تاریخی است که نمیتوان از آن انکار کرد! (قسمت اول)






اقتصاد جنگ و بحران پولی و مالی افغانستان از کودتای ثور تا سقوط طالبان - (بخش هشتم و آخر)


داکتر سیدعبدالله کاظم
داکتر سیدعبدالله کاظم درماه جدی 1320 شمسی (جنوری 1942) در چارباغ ـ شهرکابل در یک خانواده سرشناس چشم به جهان گشود، بعد از فراغت از لیسه حبیبیه و پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل درسال 1963 شامل کدر تدریسی آن پوهنحی گردید. در سال 1971 پس از اخذ درجه دوکتورا در«رشته اقتصاد و علوم اجتماعی» از اطریش (ویانا) به کشور عودت کرد و به حیث استاد در پوهنحی اقتصاد پوهنتون کابل مجدداً شروع به تدریس نمود. در سال 1973 به رتبه علمی «پوهندوی» ارتقا کرد ونخست به حیث آمر دیپارتمنت اقتصاد تصدی (رشته صنعت) و سپس از 1974 تا 1978 به حیث رئیس آن پوهنحی ایفای وظیفه کرد.
بعد از کودتای ثور با جمعی از استادان به تشکیل «حزب وحدت ملی افغانستان» پرداخت و متعاقباً با تعدادی از اعضای مؤسس آن حزب توسط حکومت خلقی ـ پرچمی گرفتار و برای مدت 19 ماه در پلچرخی زندانی شد. بعد از رهائی از زندان در اپریل 1980 به حیث آمر بانک ملی افغان به لندن رفت، ولی از اشغال رسمی وظیفه خودداری کرد وپس از دو ماه نخست به جرمنی و بعد به ایالات متحده امریکا پناهنده شد. او ازاواخر 1981 تا اکنون به ایالت کالیفورنیا در شهر «سن هوزه» اقامت دارد.